سفری پیش آمد...
باغبان گفت به گل “أمّ أبیها”
و گلش را
دست در دست نسیم
به پریشانی دلها بخشید
و چه زیبا فرمود:
باغبان گفت به گل “أمّ أبیها”
و گلش را
دست در دست نسیم
به پریشانی دلها بخشید
و چه زیبا فرمود:
بهترين در انتخاب كيست؟(ندای رهبر)
مردم سعى كنند صالحترين را انتخاب كنند. آن كسانى كه نامزد رياست جمهورى مي شوند و در شوراى نگهبان صلاحيت آنها زير ذره بين قرار ميگيرد و شوراى نگهبان صلاحيت آنها را اعلام ميكند، اينها همه شان صالحند. اما مهم اين است كه شما در بين اين افراد صالح، بگرديد و صالحترين را پيدا كنيد. اين جا جائى نيست كه من و شما بتوانيم به حداقل اكتفاء كنيم؛ دنبال حداكثر باشيد؛ بهترين را انتخاب كنيد.
بهترين كيست؟ من نسبت به شخص، هيچگونه نظرى ابراز نمي كنم؛ اما شاخصهائى وجود دارد. بهترين، آن كسى است كه درد كشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم يگانه و صميمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافيگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافي گرى و تجمل پرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافيگرى باشد، مردم را به سمت اشرافي گرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد. اينى كه ما گفتيم امسال، سال حركت به سوى اصلاح الگوى مصرف است، يعنى امسال سالى است كه ملت ايران تصميم بگيرد كه با اسراف مبارزه كند. نمي گوئيم بكلى و يكباره و در طول يك سال، اسراف تمام بشود؛ نه، ما واقعبينتر از اين هستيم؛ ميدانيم اين كار مال ساليان پى در پى است و بايد كار بشود تا به اين فرهنگ برسيم؛ بايد اين كار را شروع كنيم.
بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادى سنندج ۱۳۸۸/۰۲/۲
سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۰۴
یکی از شاگردان شیخ انصاری(ره) میگوید:
زمانی که در «نجف اشرف» و نزد شیخ انصاری به تحصیل مشغول بودم، شبی شیطان را در خواب دیدم که طنابهای متعدّدی در دست داشت. پرسیدم: این بندها برای چیست؟ پاسخ داد:
اینها را به گردن مردم میاندازم و آنها را به سمت خویش میکشم و به دام میاندازم،
روز گذشته، یکی از طنابهای محکم را به گردن شیخ مرتضی انصاری انداختم و او را از اتاقش تا وسط کوچه کشیدم؛ ولی افسوس که بهرغم زحمات زیادم، شیخ از قید رها شد و برگشت.
از خواب بیدار شدم و نزد شیخ رفتم و از او راجع به خواب پرسیدم.
شیخ فرمود:
شیطان راست گفته است؛ زیرا آن ملعون میخواست مرا فریب دهد که به لطف خدا، از دامش گریختم.
دیروز، من پول نداشتم، اتّفاقاً چیزی در منزل لازم داشتیم، با خود گفتم: یک ریال از مال امام زمان(عج) نزدم موجود است و هنوز وقت مصرفش نرسیده است، به عنوان قرض برمیدارم و روزهای بعد ادا خواهم کرد.
یک ریال برداشته از منزل خارج شدم، همین که خواستم پول را خرج کنم، با خود گفتم: از کجا که من بتوانم این قرض را ادا کنم؟ و در همین اندیشه و تردید بودم که تصمیم خود را گرفتم، چیزی نخریدم و به خانه برگشتم و پول را سر جای خود گذاشتم.
«قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِی كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَیٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا؛1
گفت: به من بگو، آیا این همان است كه بر من برتری دادی؟ اگر تا روز قیامت مهلتم دهی، قطعاً نسل او را افسار میزنم، جز اندكی را.»
پینوشتها:
1. سوره اسراء، آیه 62.
چهارشنبه ۱6 دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۲
حضرت آیتالله هاشمی شاهرودی، آل سعود را “رژیم خون آشام صهیونیستی” توصیف کرد و از امت بزرگ اسلام با هرسلیقه و فکری دعوت کرد که برای نابودی آل سعود به پا خیزند.
به گزارش موعود، حضرت آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی از مراجع عظام تقلید با محکوم کردن اعدام شیخ نمر گفت: جنایت اعدام این روحانی بصیر به لطف خدا، شلیک نهایی و تیر خلاصی بود که رژیم خون آشام صهیونیستی آل سعود را به تاریک خانه ابدی تاریخ خواهد فرستاد.
متن پیام این مرجع تقلید به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا
انا لله و انا الیه راجعون
خبر دردآور و اندوه ناک شهادت علامه شیخ باقر النمر بدست رژیم سفاک و دژخیم آل سعود واصل گردیده و دل و جان ما را در غم و اندوه فرو برد. این عالم جلیل القدر و این مجاهد نستوه پس از مرارتهای فراوان و فشار و رنج اسارت و شکنجه در زندان های مخوف این ابرجنایتکار روسیاه منطقه، جان خویش را در راه عزت و شرف اسلامی و انسانی و تعالی کلمه طیبه توحید و اقامه قسط و داد فدا کرده و صفحه زرین و افتخار آفرین دیگری را بر تاریخ مشعشع جهادی شیعه جعفری اضافه نمود. قطرات خون مطهر شیخ نمر، در عین آنکه دلهای همه مسلمانان بلکه همه انسانهای آزاده جهان را در غم و اندوه فرو برد لکن بشارتی بزرگ را نوید می دهد. جنایت اعدام این روحانی بصیر به لطف خدا، شلیک نهایی و تیر خلاصی بود که رژیم خون آشام صهیونیستی آل سعود را به تاریک خانه ابدی تاریخ خواهد فرستاد و ایشان را با اشقیاء عالَم محشور خواهد نمود و سرزمین مطهر وحی از لوث وجود پلیدشان پاک خواهد گردید.
جریان خون مطهر شیخ نمر، موجی را برخواهد افراشت و طوفانی را بپا خواهد کرد که جز با سرنگونی این نماد حقیقی شیطان در منطقه، آرام نخواهد گرفت.
اکنون وقت آن رسیده که امت بزرگ اسلامی با هر سلیقه و فکری، تحت بیرق نبی اعظم صلی الله علیه و علی آله و سلم جمع گردند و برای نابودی این چرثومه فساد و نماینده رژیم اسرائیل و مزدور آمریکا، بپا خواسته و دست آلوده به خون هزاران هزار مسلمان شیعه و سنی را از حاکمیت و حکومت بر حرمین شریفین و سرزمین های اسلامی، کوتاه کنند.
تردیدی نیست اضمحلال و نابودی این رژیم شیطانی، به محو شدن تروریسم داعشی و تکفیری منجر خواهد شد و عالَم اسلام را از این مصیبت فراگیر نجات خواهد بخشید.
اینجانب، شهادت این عالِم برجسته و مجاهد را به ساحت قدسی قطب امکان و محور تکوین، بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء و رهبر فرزانه انقلاب ، مراجع معظم تقلید، امت اسلامی و به طور خاص خانواده و بستگان و نزدیکان این فقید سعید، تبریک و تسلیت می گویم و از ذات قدس ربوبی می خواهم او را با انبیاء و اولیاء و شهدای کربلا محشور فرماید و حسن اولئک رفیقا.»
چهارشنبه 16 دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۴
منابع خبری از بازداشت الشیشانی یکی از فرماندهان چچنی گروه داعش در عراق خبر دادند. کارشناسان بر این اعتقادند که چچنیها ترسناکترین جنگجویان داعشی هستند.الشیشانی، فرمانده میدانی گروه تروریستی-تکفیری دولت اسلامی عراق و شام (داعش) و مغز متفکر نظامی این گروه به حساب میآید.
رسانههای عراقی امروز خبر دادند که «ابو عمر الشیشانی» [چچنی] در عملیات هلیبرن نیروهای عراقی و آمریکایی بازداشت شده است.
هنوز منبع یا مقام رسمی عراقی این خبر را تایید نکرده است در حالی که تاکنون چند بار خبر کشته شدن این فرد در رسانهها منتشر شده بود.
همچنین شبکه خبری «روسیا الیوم» امروز اعلام کرد که منابع امنیتی عراقی میگویند که «نیروهای ویژه آمریکایی نیز در عملیات مشترک با عراقیها، دو فرمانده دیگر داعش را به همراه الشیشانی بازداشت کردهاند و این عملیات جمعه در منطقه الریاض در شهر کرکوک انجام شده است».
در این عملیات نیروهای ویژه آمریکایی، نیروهای کرد و نیروهای دستگاه مبارزه با تروریسم عراق در سلیمانیه مشارکت داشتهاند و این سه نفر از فرماندهان داعش به سلیمانیه منتقل شدهاند.
ابوعمر الشیشانی کیست؟
عمر الشیشانی(چچنی)، با نام اصلی «طرخان تیمورازویچ باتیراشویلی، متولد 1986 در شهر بیرکیانی گرجستان است. الشیشانی، فرمانده میدانی گروه تروریستی-تکفیری دولت اسلامی عراق و شام (داعش) و مغز متفکر نظامی این گروه به حساب میآید.
او از پدری گرجی و مسیحی ارتدوکس و مادری چچنتبار و مسلمان به دنیا آمد و کودکی خود را در منطقه سرسبز و کوهستانی «پانکیسی گرج» گذراند و به گفته پدرش در نوجوانی به چوپانی مشغول بود. گفتنی است که منطقه پانکیسی گرج در مرز جمهوری چچن، در اواسط دهه 1990 و حوالی جنگ دوم چچن با روسیه، مسیر اصلی عبور تروریستهای چچنی به سمت روسیه بود (هم اکنون هم این منطقه مرکز صدور مواد مخدر، اسلحه و تروریست تکفیری از چچن به سرتاسر دنیاست). آشنایی باتیراشویلی نوجوان با تفکر وهابی و افراطگرایی اسلامی از همین جا کلید خورد.
پدرش «تیمور باتیراشویلی» در مصاحبه با شبکه اسکای گفت که طرخان بارها راهنمایی گروههای شبه نظامی چچنی را به عهده داشت. حتی گزارشهایی وجود دارد که طرخان 14 ساله در کنار گروه «روسلان گالِیف»، با شورشیان طرفدار روسیه در آبخازیا جنگیده است (که چندان قابل تایید نیست).
او بعد از پایان تحصیلات دبیرستان، به ارتش گرجستان پیوست. جایی که در آن به درجه سرگروهبانی ارتقا یافت. استعداد نظامی بالا و مهارت در کار کردن با انواع اسلحه و نقشهخوانی باعث شد که به واحد تازه تاسیس اطلاعات ارتش گرجستان (اشپتسناز) ملحق شود.
نکته قابل ملاحظه این که اعضای این واحد توسط مربیان زبده اطلاعاتی آمریکایی و بریتانیایی تعلیم دیدهاند تا در جنگهای احتمالی با روسیه به کار ارتش این کشور بیایند. در جنگ 2008 روسیه با گرجستان بر سر اوستیای جنوبی، او در خط مقدم جبهه حضور داشت. وظیفه او در نبرد تسخینوالی (مرکز اوستیای جنوبی) گزارش گرای تانکها و ستونهای پیاده ارتش روسیه به توپخانه ارتش گرجستان بود.
با وجود ورود به رده افسری، باتیراشویلی هیچ گاه تشویق نظامی دریافت نکرد. در سال 2010، به علت ابتلا به بیماری سل، چند ماهی را در بیمارستان نظامی گذراند و در نهایت به همین دلیل از خدمت نظام مرخص شد. درخواست او برای بازگشت به ارتش بی پاسخ ماند و او در بازگشت به زادگاهش نتوانست وارد نیروی پلیس محلی شود. در همین برهه، مادر او بر اثر سرطان مرد و بنا به گفته پدرش او به شدت دچار ضربه روحی شد.
بر اساس گزارش وزارت دفاع گرجستان، او در همین سال 2010، به جرم پنهان کردن اسلحه به سه سال زندان محکوم شد. تصور این که یک جوان 24 ساله افسرده، با سابقه آشنایی با تفکر افراطی، در زندانهای گرجستان به چه موجودی تبدیل شود چندان دشوار نیست. او بعد از گذراندن 16 ماه در زندان آزاد شد. بنا به اظهار خانواده اش، او چنین قراری در زندان با خود گذاشت:
«به خداوند قول دادم که اگر از زندان زنده بیرون بیایم، به جهاد برای خدا خواهم پرداخت!»
او بلافاصله بعد از آزادی از زندان، کشور را ترک کرد و به استانبول رفت. در آن جا، از طریق شبکه مهاجرین چچنی خیلی زود به گروههای تکفیری پیوند خورد. به گفته خود او (در یکی از وبسایت های داعش)، پیش از رفتن به سوریه، قصد رفتن به یمن را داشت و مدت کوتاهی را در مصر به سر برد. او در نهایت در مارس 2012 وارد سوریه شد. در سوریه او کنیه «ابوعمر الشیشانی» را برای خود برگزید.
الشیشانی در سوریه، نخست به واحدی نظامی متشکل از جنگجویان خارجی پیوست که به آن «کتائب المهاجرین» گفته میشد. این نیرو در نبرد حلب با ارتش سوریه که منجر به حمله به پایگاه دفاع هوایی و موشک اسکاد ارتش سوریه شد، به جبهه النصره وابسته به القاعده یاری رساند. همچنین در جریان تسلط بر پاسگاه شیخ سلمان در غرب حلب هم حضور داشتند. اعضای این گروه در فوریه 2013، با همکاری جبهه النصره و لواء توحید به مقر هنگ 80 ارتش سوریه در نزدیک فرودگاه حلب حمله کردند.
در ماه مارس از پیوستن سه گروه تکفیری جیش محمد، کتائب خطاب و کتائب المهاجرین، گروه جدیدی به نام «جیش مهاجرین و الانصار» شکل گرفت که بیشتر تروریستهای آن را اهالی چچن وسایر مناطق قفقاز تشکیل میدادند. این گروه نقش اصلی را در تصرف پایگاه هوایی مهم مناخ در استان حلب به عهده داشت. ابتکار خودروهای انتحاری به عنوان پیشران عملیات، اولین بار به صورت گسترده در این عملیات استفاده شد. از همین رو به نظر میرسد که این تاکتیک موثر از ایدههای الشیشانی باشد.
ابوعمر الشیشانی
او در ماه می 2013 از سوی «ابوبکر البغدادی» خلیفه خودخوانده داعش، به عنوان فرمانده میدانی این گروه در شمال سوریه برگزیده شد. البته بسیاری از جنگجویان قفقازی موافق بیعت او با البغدادی نبودند و بر بیعت خویش با «دکّا عمرف»، امیر امارت قفقاز باقی ماندند، در نتیجه الشیشانی را با فرمانده چچنی کاربلد دیگری به نام «صلاح الدین الشیشانی» جایگزین کردند.
دکا عمرف
در اواسط 2013، او به عنوان امیر شمالی (سوریه) داعش از سوی البغدادی انتخاب شد. در اواسط سال 2014، با مرگ نفر دوم داعش، تبعه عراق، ابو عبدالرحمن البیلاوی الانباری، ابوعمر الشیشانی به فرمانده ارشد نظامی داعش و عضو مهم شورای مشورتی آن تبدیل شد. بنا به گزارشها او با همسر چچنی خود به نام عائشه و دخترش سوفیا در ویلایی بزرگ در شمال غرب استان حلب زندگی میکند، که متعلق به تاجری سرشناس بوده است. البته این گزارشها هیچگاه تایید قطعی پیدا نمیکنند. حوزه فرماندهی الشیشانی حلب، رقه (پایتخت داعش)، لاذقیه و شمال استان ادلب است. مسوولیت کلیه جنگجویان چچنی، قفقازی، اوکراینی و افغان داعش با اوست و گفته میشود گروگانهای خارجی این گروه تروریستی هم زیر نظر او نگهداری میشوند.
شهر الرقه، پایتخت خودخوانده داعش در سوریه
گفتنی است که برای جوانان قوم چچن تبار «کیست» در منطقه پانکیسی، که با اکثریت جمعیت جوان، فقر و بیکاری گسترده، در معرض تبلیغات شدید وهابیت (با پول عربستان و قطر) قرار دارند، با تبلیغات شدید شبکههای اجتماعی، ابوعمر الشیشانی به یک بت محبوب و الگوی تمام عیار تکفیری تبدیل شده است. بسیاری از آنها میخواهند همان راهی را در پیش بگیرند که شیشانی تنها دو سه سال قبل در پیش گرفت. علاوه بر رویای تنعم مادی تحت لوای داعش، بیشتر آنها دچار افسردگی و خشمی هستند که شیشانی به آن دچار بود و گمان میبرند جهاد در سوریه و عراق و ریختن خون مسلمانان بیگناه تکفیر شده، هم ثواب اخروی دارد و هم امکان تخلیه خشم آنها را از طریق جنگیدن فراهم میکند. تصویر یک جنگجوی ریش قرمز کلاشینکف به دست، در راس کاروانی از آخرین مدل تویوتاهای شاسی بلند، حرمسرای شخصی از زنان به اسیری گرفته شده، ویلاهای مصادرهای و …. تبدیل به سرابی جذاب و خوش آب و رنگ برای جوانان مسلمان گرجی، چچنی، اوکراینی شده است.
در نوامبر سال گذشته، روزنامه «دیلی بیست»، در مصاحبه با پدر ابوعمر الشیشانی، ادعایی قابل توجه را مطرح کرده است. طبق ادعای پدر، با وجود نظامی بودن پسرش طرخان، او هیچ گاه نبوغ نظامی نداشت. به باور تیمور باتیراشویلی، ابوعمر تنها یک نقاب برای مغز متفکر اصلی عملیات نظامی داعش است که کسی نیست جز: تایماز باتیراشویلی، برادر بزرگتر طرخان یا ابوعمر. تیمور معتقد است که این پسر بزرگ ترش تایماز بود که در شورش چچنیها علیه روسیه در دهه 1990 حضور داشت و در گروزنی جنگید. او معتقد است که داعش پسر کوچکترش را رسانهای کرده است تا هم از او یک چهره تبلیغاتی برای جذب نیرو درست کند، و هم طراح نظامی اصلی را مخفی نگاه دارد. البته این ادعا هنوز از طرف هیچ منبع معتبری تایید نشده است و بعید نیست که تنها یک بازارگرمی رسانهای باشد.
تاکنون چندین بار خبر هلاکت این فرمانده ارشد داعش توسط گروههای مختلف اعلام شد که هیچ کدام حقیقت نداشت. شاید مهمترین موج رسانهای درباره مرگ او، وقتی به راه افتاد که در نوامبر گذشته، «رمضان قدیرف»، رهبر چچن، در اینستاگرام خود خبر هلاکت او را با عکسی که جنازه فردی شبیه او را نشان میداد، به اشتراک گذاشت، که البته بعد از دو سه ساعت این پست برداشته شد. در جریان محاصر عینالعرب در سال گذشته هم، گروه های مسلح کرد دو سه بار خبر از هلاکت الشیشانی دادند که بیشتر در راستای جنگ روانی تفسیر شد.
رمضان قدیرف
البته از حوالی دسامبر گذشته، به ناگهان حضور رسانهای او به طرز قابل توجهی کمتر شد. به این معنا که الشیشانی، که زمانی پیوسته شخصیت اول ویدیوها و عکسهای تبلیغاتی داعش محسوب میشد، در هیچ ویدیویی ظاهر نشد و تنها دو سه عکس نه چندان قابل تایید در ماه فوریه و مارس از او در حسابهای توئییتر مرتبط با داعش انتشار یافته است. به نظر می رسد که ملاحظات امنیتی، رهبری داعش را بر آن داشته که حضور پررنگ به اصطلاح فرمانده نظامی ارشد خود را درز بگیرد و از خیر تاثیر تبلیغاتی ستاره «ریش قرمز» خود بگذرد.
کارشناسان گروههای تکفیری در عراق و سوریه، بر این اعتقادند که چچنیها ترسناکترین جنگجویان داعشی هستند، چرا که از نژاد و زمینهای زبانی و فرهنگی کاملا مجزا به عراق و سوریه میآیند و هیچ شناختی از منطقه ندارند. از این رو کاملا متکی به فرماندهان خود هستند و هر چه که فرماندهان بگویند انجام میدهند، حتی اگر کشتن کودکان باشد. از این رو فرماندهان چچنی داعش جایگاه متمایزی در میان نیروها تحت امر خود دارند و زود چهره میشوند.
الشیشانی در 24 سپتامبر 2014 در فهرست «تروریست جهانی ویژه» وزارت خزانه داری آمریکا قرار گرفت. در 5 می 2015 هم «برنامه پاداشها برای عدالت» وزارت خارجه آمریکا یک جایزه 5 میلیون دلاری برای اطلاعات منجر به دستگیری او تعیین کرد.
الشیشانی در لباس ارتش گرجستان
پس از فعال شدن داعش در عراق، الشیشانی به دستور البغدادی از سوریه به عراق رفت تا فرماندهی نظامی گروه تروریستی داعش در این کشور را برعهده گیرد.
چهارشنبه 16 دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۵۲
به راستی که عدم وابستگی به فضا و زمان برازندة این خدایان مجازی است.
از جمله مهمترین پیامدهای این عدم وابستگی، محقّق شدن آرزوها است؛ آرزوهایی که در دنیای واقعی، به واسطة وابستگی به فضا و زمان محقّق نمیشوند.
در تفکّر مغربزمین و متأثّر از «یونان باستان»، پس از دوران سیاه حکومت کلیسا (نه دین) بر مردم که در حدود ده قرن به طول انجامید، دورانی به نام رنسانس پدید آمد. رنسانس در لغت، به معنای بازگشت و این نامگذاری به معنای بازگشت به دوران قبل از حکومت کلیسا است؛ دورانی که محوریت همه چیز در آن، انسان بوده؛ آنچه در اصطلاح فلسفی، به آن اومانیسم میگویند. از تفکّر انسان محور یا اومانیستی، سبک زندگی با محوریت انسان پدید میآید که امروزه به سبک زندگی آمریکایی معروف است.
انسان اومانیست که مبنای زندگی خود را سبک زندگی مبتنی بر انسان محوری قرار میدهد، به دلیل اینکه از جهان پس از مرگ، غفلت کرده است، آیندهنگری را انتخاب میکند؛ یعنی برای آیندهای بهتر تلاش مینماید و همه چیز را برای دنیای فعلی برنامهریزی میکند. درمقابل، انسانی که خدا محور است، عاقبتنگری را انتخاب و برای زندگی پس از مرگ، توشه جمع میکند. حال نگاهی بیندازیم به آخر و عاقبت یک زندگی اومانیستی که به تازگی در کشور «آمریکا»، به مراحل جدیدی رسیده است.
انقلاب صنعتی زمانی شروع شد که جیمز وات از قدرت بخار به عنوان نیروی محرّکة قطار استفاده کرد. همین آغاز به ما میگوید که صنعت برای بهتر شدن زندگی انسانها بر روی زمین انقلاب کرد. در واقع، سبک زندگی اومانیستی، از زیر خاکستر کلیساها سر بیرون آورد و انقلاب صنعتی، جهشی مهم برای محقّق شدن آن بود. نتیجه این شد که انسان غربی به تصوّری کلیدی از زندگی بر روی زمین رسید: انسان خدایی است که بهشت را بر روی زمین محقّق میکند.
لفظ یوتوپیا که در فرهنگ غربی مورد استفاده قرار میگیرد، بهشتی است که توسط انسان و نه خداوند و پیامبرانش و بر روی زمین و نه در زندگی اخروی، محقّق میشود.بنابراین از آن زمان به بعد، تمام تلاش مردم مغربزمین برای پیشرفت در تکنولوژی و صنعت، همانا برای محقّق شدن مدینة فاضله بود. اسکار واید، این شاعر و نویسندة ایرلندی که معتقد بود مکانیزه شدن، بار اجبار را از روی دوش توان انسان برداشته است، در تنها کتاب سیاسی خود، مینویسد: پیشرفت، تحقّق مدینة فاضله است.
این بهشت اومانیسم چه ویژگیهایی دارد؟ ویژگی اصلی آن این است که بر روی زمین است.بنابراین غایت چنین بهشتی همانا لذّتهای زمینی میباشد و نه بیش از آن. راه رسیدن به این لذّتها چیست؟ جواب واضح است: پول؛ امّا در این بهشت، آسایش نیز از جمله لذّتهای والا به حساب میآید؛ ولی چطور میتوان بین کسب پول برای رسیدن به لذّتهای زمینی و در عین حال، داشتن یک زندگی راحت، تعادل برقرار کرد؟
یک بررسی ساده انجام دهیم. تعریف و معیاری رسمی برای میزان درآمد طبقة متوسط در کشور آمریکا وجود ندارد؛ ولیبنابر گفتة آلن کروگر، سرپرست شورای مشاوران اقتصادی رئیس جمهور وقت، یک خانواده با سطح درآمد متوسط در آمریکا، حدود پنجاه هزار دلار درآمد در سال کسب میکند. اگربنابر بررسیهای میدانیِ رابرت رایش که در دولتهای کلینتون، کارتر و لینکلن، پستهای اقتصادمحور داشته است، هزینههای جاری یا همان خرج و برج زندگی روزمرّه را از این رقم کم کنیم، مقدار خالص مانده برای یک خانواده با دو فرزند، منفی خواهد بود. حال اگر این رقم را به حدّاکثر درآمدی که یک خانوادة متوسط میتواند داشته باشد، یعنی 75 هزار دلار، برسانیم (که نیاز به 6 روز کار در هفته دارد)، این مبلغ میتواند کفاف هزینههای روزمرّه را بدهد و میزانی پول برای اندکی تفریح نیز باقی بماند. حال این وضعیت را کهبنابر گفتة خود آلن کروگر، تقریبا برای 99% از مردم این کشور، کم و بیش صادق است، مقایسه کنید با زندگی یک درصدی از مردم که درآمد حدّاقل 400 هزار دلار در سال (مانند دکترها و وکیلان) تا سالیانه 1 تا 30 میلیون دلار (مدیران شرکتهای بزرگ، سردمداران «وال استریت» و افراد مشهور) دارند. از این مقایسه، یک و فقط یک نتیجه میتوان گرفت: 99% از مردم این کشور، آن بهشتی را که به آنها بر روی زمین وعده داده شده بود، تجربه نمیکنند. راه حل چیست؟بنابر گفتة خود اوباما، این نابرابری درآمدی که آمریکا را از این حیث در رتبة شصت و چهارم بین کشورهای دنیا، از لحاظ نابرابری درآمدی قرار میدهد، وعدهای که در قلب تمام مردم آمریکا میباشد، به دروغ بدل کرده است.بنابر گفتة ریک سنتوروم، سناتور و سیاستمدار حزب جمهوریخواه ایالات متّحدة آمریکا: نابرابری درآمدی در کشور آمریکا وجود دارد و همیشه وجود داشته است و امیدواریم که همیشه در آینده وجود داشته باشد. پس حال که نابرابری درآمدی قرار نیست، اصلاح شود، چه باید کرد؟ بهشت اومانیستی بر روی زمین، برای همه محقّق نشده است. شاید راه حلّ سردمداران آمریکایی، زندگی در دنیایی دیگر است.
زندگی دوم
شرکت «لیندن لب سانفرانسیسکو»، در سال 2003م. یک بازی اینترنتی با عنوان «Second Life» را در سایتی با همین عنوان راهاندازی کرد. افراد با عضویت در این سایت و انتخاب یک شمایل مجازی کارتونی (آواتار) برای خود (که میتواند هر موجودی غیر از انسان نیز باشد) میتوانند وارد دنیای بازی زندگی دوم شوند؛ دنیایی که به میزان زیادی به دنیای واقعی نزدیک است. «آواتار» میتواند در این دنیای مجازی در کنار 40.000.000 آواتار دیگر (تا پایان 2014م.) زندگی کند، تحصیل کند، کار کند، پول دربیاورد یا حتّی ازدواج کند. همانطور که مشخّص است، برخی ویژگیها در این بازی سبب شده است تا زندگی دوم، محصولی فراتر از یک بازی باشد. برای بررسی بیشتر این بازی، باید زندگی دوم را نمونة یک جامعة شبه انسانی در نظر بگیریم، جامعهای که در آن، فضای سایبر همان زمین است. آواتار همان انسان است و گردانندگان فضای سایبر، همان حاکمان هستند.
آواتاریسم
آواتار در اسطورههای هندی، به معنی نزول مجسّم یک خدا بر روی زمین است. با اینکه این واژه در اینترنت زیاد مورد استفاده قرار میگیرد، ولی با توجّه به معنای این کلمه، میتوان صحیحترین کاربرد آن را در بازی زندگی دوم دانست. هر انسان اومانیستی (که برای او خدا، همان انسان است)، با پروراندن تصویری ایدهآل از خود در ذهن و ساخت آن در این بازی، خدای ایدهآل خود را بر روی زمینی مجازی مجسّم میکند؛ خدایی که قادر به انجام کارهایی است که آن انسان در زندگی واقعی، قادر به انجام آنها نیست؛ آن هم به لطف تغییر هویّت. پس الزاماً کاربران خودشان را در این بازی، شبیهسازی نمیکنند؛ بلکه اکنون که موقعیتی فراهم شده، آنکه را برایشان ایدهآل است، خلق می کنند؛ حال آنکه انسان ایدهآل شما میتواند خود شما بدون اضافه وزن باشد یا اصلاً به طور کامل، شخص دیگری باشد (طبق آمار خود سایت زندگی دوم، 20% از کاربران زن، توسط مردان ساخته شدهاند). پس طبیعی است که کاربران، آواتار خود را بیشتر از خود دوست داشته باشند و اصلاً بدن فیزیکی خود را به خدمت او دربیاورند. زندگی دوم موفّقیتهای تفکّر بتپرستی در دوران جاهلیّت انسان را به نفع مفهوم اومانیسم مصادره کرده است؛ انسانهایی که همچون خدایان پرستیده میشوند. زندگی دوم، اومانیسم را زندهتر از همیشه میکند؛ بلکه آن را محقّق مینماید؛ کاری که انقلاب صنعتی و سردمداران آن، موفّق به انجام آن نشدند.
فضای سایبر
همانطور که گفته شد، فضای بازی، بسیار به دنیای واقعی نزدیک میباشد؛ ولی برتریهایی دارد که شایستة بتی انسانی است؛ از جملة این ویژگیها میتوان به فضا و زمان اشاره کرد. همانطور که میدانید، انیشتین عنوان کرد که فضا و زمان با یکدیگر پیوستگی دارند؛ یعنی برای رفتن از جایی به جای دیگر، شما باید زمان صرف کنید. به عبارت دیگر، نمیشود از جایی به جای دیگر رفت، بدون اینکه زمانی صرف شود؛ امّا این قانون برای دنیای واقعی است. در دنیای بازی زندگی دوم، شما میتوانید از جایی به جای دیگر بروید، بدون اینکه زمان صرف کنید. به راستی که عدم وابستگی به فضا و زمان، برازندة این خدایان مجازی است.
از جمله مهمترین پیامدهای این عدم وابستگی، محقّق شدن آرزوها است؛ آرزوهایی که در دنیای واقعی، به واسطة وابستگی به فضا و زمان محقّق نمیشوند؛ مانند داشتن چند زندگی موازی در آن واحد در نقاط مختلف جهان، خسته نشدن از زندگی و لذّتهای گذرای آن، پیر نشدن، توانایی از نو شروع کردن در هر زمانی و غیره و غیره. بیدلیل نیست که عدّهای زندگی در این دنیای مجازی را به زندگی واقعی خود ترجیح میدهند.
حکمرانی در فضای سایبر
برای بررسی رفتار گردانندگان زمین مجازی زندگی دوم، باید به بررسی ساختارهای کلان اجتماعی این دنیا و اوّل از همه، اقتصاد در زندگی دوم بپردازیم. شما میتوانید کار کنید، تجارت کنید و پول دربیاورید. واحد پول در این بازی، دلار لیندن است که تقریباً هر 270 دلار لیندن، برابر با یک دلار آمریکا است. شرکت «لیندن لب فرانسیسکو»، بیشتر درآمد خود را از طریق فروش زمین به ساکنان این سرزمین کسب میکند. قیمت زمین در این بازی نیز بین 200 لیندن تا 1.500 لیندن نوسان میکند. همانطور که گفته شد، پولهایی که هر کاربر در این بازی، در ازای کار کردن به دست میآورد، با نسبتی میتواند به دلار آمریکا تبدیل شود؛ ولی اکثر این پولها در داخل همین بازی خرج میشوند یا در حسابهای بانکی موجود در این بازی، باقی میمانند. در سال 2009م. کلّ درآمد ناخالص ساکنان زندگی دوم، به 55.000.000 دلار آمریکا رسید و اقتصاد زندگی دوم، در کل، توانست به رقم 567.000.000 دلار آمریکا برسد.
تمام گفتههای آمده در پاراگراف پیشین، تنها یک نکتة مهم را گوشزد میکند: اقتصاد مستقل. هیچ جایگاهی برای دولت در این بازی، تعریف نشده است و تمام قوانین و مقرّرات این بازی توسط خود شرکت «لیندن لب» تصویب و اصلاح می شود. به عنوان مثال، در سال 2007م. بود که این شرکت، شرطبندی بر روی بازیهای شانسی یا مسابقات ورزشی واقعی با پول لیندن را ممنوع یا اقدام به جمعآوری مالیات بر ارزش افزوده از کاربران منطقة «اتّحادیة اروپا» کرد. در واقع، با اینکه هیچ دولت یا قانونگذار رسمی در دل بازی تعریف نشده است، شرکت «لیندن لب»، با تکیه بر اقتصاد مستقلّ دنیای بازی زندگی دوم، به نحوی، نقش ادارهکننده را ایفا میکند. اقتصاد در زندگی دوم، همچون واقعیت، اهرم حکومتی لیندن لب میباشد.
آموزش و پرورش و فرهنگ
در فضای سایبر، حدّاقل 300 دانشگاه در سطح جهان از بستر بازی دوم، برای ارائة دورههای آموزشی خود استفاده میکنند. آموزش زبان، بیشترین سهم در دورههای آموزشی ارائه شده در زندگی دوم را دارد. همانطور که انتظار میرفت، در کنار کارهای تحقیقاتی که محقّقان در دل مؤسّسات علمی زندگی دوم انجام میدهند، مهمترین جنبة آموزشی بازی زندگی دوم، از بین بردن مرزهای جغرافیایی است. از آنجایی که گردانندگان این دنیای مجازی، هم عقیده با جوزف نای هستند؛ کسی که مدّعی است فرهنگ ایالات متّحدة آمریکا، فرهنگی جهانی است، پس دور از ذهن نیست که در دل این جامعة جهانی مجازی، تبلیغ این فرهنگ فاسد، داغتر از هر جای دیگر باشد. طبق آمار سایت زندگی دوم، از بین 30 منطقة پربازدید در سرزمین زندگی دوم که مثلاً نمونة بازسازی شدة شهر «لندن» در رتبة دوم آن قرار دارد، 10 منطقه، یعنی بیش از 30%، متعلّق به مناطق فحشا یا به اصطلاح، بیبند و بار میباشد. فرهنگی که کشور آمریکا را در رتبة اوّل طلاق و مشکلات خانوادگی قرار داده است، این بار با تزئیناتی جدید، متناسب با دنیای مدرن، تا کنون به 40.000.000 شهروند آن عرضه میشود تا اگر افرادی در زندگی اوّل، کمبود فساد و امکانات دارند، این کمبود را در زندگی دوم جبران کنند.
واقعیتهای واقعی و واقعیتهای مجازی
شما در دنیای بازی زندگی دوم، از غذاها و نوشیدنیهای مجازی استفاده میکنید؛ امّا این غذاها و نوشیدنیها، بدن فیزیکی واقعی کاربر را تغذیه نمیکنند. کاربر باید مدّتی را برای صرف غذا در دنیای واقعی بگذراند. در واقع، زندگی دوم، غذای جسمی انسانها نیست؛ غذای روحی ما است. این غذای روحِ مردمان مدرن، یک ویژگی مخرّب دارد: توقّع انسان را نسبت به زندگی واقعی بالا میبرد و انسان را از زندگی واقعی زده میکند. اگر روح انسانی گرسنه باشد، پس از تجربة زندگی دوم، اگر هم بخواهد، نمیتواند زندگی واقعی را تحمّل کند. پس از فروش پایین تعدادی از فیلمهای ابرقهرمانی هالیوودی، این تفکّر به ذهن بسیاری رسید که شاید مردم دیگر، از این ابرقهرمانهای خیالی خسته شدهاند و اینکه تم ابرقهرمانی برای فیلم، دیگر تکراری و لوث شده است. خوب شاید درست باشد؛ ولی اگر خود شما نقش آن ابرقهرمان را در دنیایی مرکّب از واقعیتهای واقعی و واقعیتهای مجازی تجربه کنید، شاید نتیجه یکسان نشود. شاید زندگی دوم، گوی سبقت را از زندگی اوّل بدزدد. آنگاه این زندگی، دیگر لوث و تکراری نخواهد شد؛ چون زندگی اوّل شماست.
چهارشنبه 16دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۰۳
در زمان ظهور آن حضرت، مسیح(ع) نزول خواهند کرد و در رکاب آن بزرگوار و پشت سر آن بزرگوار اقامه نماز خواهند نمود و این به مفهوم خاتمیت و خاتم الاوصیاء بودن آن بزرگوار است و در روایت آمده که آن بزرگوار به حضرت مسیح(ع) احترام نموده و مسیح(ع) گوید، کسی را نرسد که بر ائمه اهل البیت(ع) تقدم بجوید و حق تقدم با شماست.
مسیح در خدمت حضرت مهدی(ع)
ضرورت همة ادیان الهی ظهور منجی حقیقی در آخرالزمان است و وعده خداوند و پیامبران بزرگ الهی در ظهور آن بزرگوار و برقراری صلح و عدالت در جهان است.
عقل و فطرت و وجدان های بیدار و تجارب بشری نیز این معنا را تأیید می نماید که سمت و سوی کاروان بشریت به سوی حکومت واحد جهانی عدالتخواه و عدالت پرور اخلاقی است.
قرآن کریم و روایات اسلامی نیز بر این معنا تأکید و تصریح دارد که صالحان، وارثان زمین خواهند شد.
جالب آن است که درمنابع اسلامی به طور دقیق و شفاف ولادت و شخصیت آن بزرگوار کاملاً شناخته و از ذریة فاطمه زهرا(س) و یازدهمین امام از فرزندان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و نهمین فرزند حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و همینطور از نسل و ذریه ائمه هدی(ع) و چهارمین فرزند از فرزندان حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) تا آخر می باشند. علاقمندان می توانند در این باره به کتاب شریف منتخب الاثر تألیف آیت الله صافی گلپایگانی ـ دامت برکاته ـ مراجعه نمایند که 49 باب دارد و صدها حدیث ارزشمند در این باره از کتب شیعه و اهل سنت نقل فرموده و خصوصیات آن حضرت و نسبت و ویژگی های آن بزرگوار و نشانه های ظاهری و اینکه از فرزندان ائمه اهل البیت(ع) می باشند و فرزند سیده اماء(س) و از سبطین رسول الله(ص) هستند و از نسل ائمه اثنی عشر و خلف صالح امام عسکری(ع) مراجعه نمایند.
آری مهدی(عج) دوازدهمین امام از اهل بیت عصمت و طهارت است. خصوصیات آن بزرگوار از لحاظ پدر، مادر، ولادت، نواب خاص و عام، زمان ولادت، کیفیت ولادت، غیبت صغری و کبرای آن بزرگوار، شرایط عصر غیبت و عصر ظهور، و ده ها مسئله دیگر توضیح داده شده است.
در زمان ظهور آن حضرت، مسیح(ع) نزول خواهند کرد و در رکاب آن بزرگوار و پشت سر آن بزرگوار اقامه نماز خواهند نمود و این به مفهوم خاتمیت و خاتم الاوصیاء بودن آن بزرگوار است و در روایت آمده که آن بزرگوار به حضرت مسیح(ع) احترام نموده و مسیح(ع) گوید، کسی را نرسد که بر ائمه اهل البیت(ع) تقدم بجوید و حق تقدم با شماست.1 کتاب منتخب الاثر 25 حدیث در این رابطه نقل نموده است. و در بحارالانوار از جابر نقل شده که امام عصر(عج) به حضرت عیسی(ع) می گوید:
بیایید بر ما امامت کنید.2
و حضرت عیسی(ع) می گوید:
بعضی از شما بر بعضی دیگر امارت دارد و این عنایت خداوند نسبت به این امت است.
آنگاه می گوید این حدیث صحیح و نیکو است که بزرگان نقل نموده اند و دلالت دارد بر اینکه مهدی(عج) به جز عیسی(ع) است و این به معنی تسلیم مسیحیت و یهودیت در برابر اسلام و در برابر قرآن و آل البیت(ع) خواهد بود. چیزی که آن را در طول چهارده قرن گذشته کمتر پذیرفته اند. و همواره در برابر اسلام با جنگ های صلیبی و صهیونیستی و تهمت ها و نسبت های ناروا و جنگ روانی و تبلیغاتی و عملیات تخریبی تلاش کرده اند تا مانع گسترش و نفوذ آن در جهان بشوند و البته این ظلم بزرگی است که نسبت به بشریت و ارزش های الهی و ادیان الهی و حضرت مسیح(ع) و حضرت موسی کلیم(ع) و پیروان راستین این دو دین و پیامبر بزرگ الهی روا داشته اند.
دربارة حدیثی که به این مضمون نقل شده است: «لامهدیّ إلّا عیسی بن مریم(ع)؛ مهدی نیست مگر ـ همان ـ عیسی بن مریم» باید گفت:
1. این حدیث سند قابل اعتماد و قابل قبولی ندارد و نمی توان به آن استناد کرد و راوی آن متهم به سهل انگاری در نقل است. راوی علی بن محمدبن خالد جندی (موذن الجند) است.
مرحوم مجلسی(ره) در این باره می گوید:
علمای اهل سنت اتفاق نظر دارند بر آنکه در صورتی که راوی خبر معروف به تساهل در روایت باشد خبر و حدیث او قابل قبول نخواهد بود.3
2. حدیث واحد است و خبر واحد به فرض صحت در احکام حجیت دارد نه در مسائل اعتقادی و مباحث عقلی در مسائل اعتقادی علم و حجت شرعی لازم است.
3. احتمالاً حدیث یادشده توسط جریان های مسیحی و نفوذی ساخته و پرداخته و در احادیث دست برده شده باشد.
4. به فرض آنکه چنین حدیثی در روایات ما آمده باشد لکن در روایات فراوان دیگر آمده که آن حضرت ظهور خواهد نمود و پشت سر حضرت مهدی(ع) اقامه نماز خواهند کرد و این حدیث با احادیث دیگر قابل جمع است که آن حضرت ظاهر و پشت سر امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ اقامه نماز خواهند کرد و نافی ظهور ولی عصر(عج) نمی باشد. ممکن است تحریف در لفظ نیز رخ داده باشد و کلمه «مع» بعد از «الا» از قلم افتاده باشد؛ یعنی «لا مهدی الا مع عیسی بن مریم؛ مهدی نیست مگر همراه عیسی بن مریم.»
5. این حدیث به این معناست که تصور نشود حضرت مسیح(ع) خود مستقلاً ظاهر می شوند و یا حضرت مهدی(ع) بدون حضرت مسیح ظهور خواهند نمود.
پس از نگارش این موضوع دوستان موثق نقل نمودند که این حدیث شریف در کتاب تذکرةالاولیا با این سبک آمده است:
«لا مهدی إلّا عیسی بن مریم معه.»
مهدی نیست مگر آنکه عیسی بن مریم با اوست.
که «معه» در آخر حدیث شریف به جای مع که ما احتمال داده بودیم ساقط شده آمده است و اگر این باشد «نعم الوفاق» و یا این نقل و روایت قرینه بر منظور از حدیث یاد شده است و معنای حدیث شریف به نوعی ملازمه بین حضرت مهدی ـ ارواحنا فداه ـ و حضرت مسیح(ع) است که هر یک علامت دیگری و نشانه و شرط ظهور و نزول و حضور دیگری است و مانند خورشید و نور با یکدیگر جز با ظهور و حضور دیگری به وقوع نمی پیوندد و تحقق نمی یابد. و این خود بهترین دلیل و شاهد بر ادعاهای بی اساس و ساختگی کسانی است که نسبت به هر یک از این دو موضوع مقدس و همراه یکدیگر ادعای انفرادی داشته باشند؛ ادعای مهدویت بدون نزول حضرت مسیح(ع) و یا ادعای نزول مسیح(ع) منهای حضرت مهدی(عج) چه در اسلام و چه در مسیحیت!
آری ظهور هر یک از این دو، مکمل دیگری و شرط و متمم دیگری خواهد بود. و در حقیقت همانطور که از روایت استفاده می شود، امام مهدی(عج) قدوه و اسوه و اهل البیت(ع) مشمول کرامت خاص الخاص و اخص الخواص بوده و رسول اکرم(ص) صاحب لوای حمد است و رحمت للعالمین است و آدم(ع) و دیگر انبیا(ع) تحت لوای آن حضرت در فردای قیامت خواهند بود و چه بسا فلسفه این تقدم مهدی(ع) بر مسیح تسلیم در برابر خاتمیت و خاتم الاوصیا و صاحب سدرة المنتهی بوده و این علامت آن باشد که دین و قرآن محمد(ص) و اهل بیت آن حضرت در افق اعلا هستند و چه بسا این خود از اسرار و رموز الهی و تأویل این قبیل احادیث باشد. و البته حضرت ولی عصر(ع) امامت به مفهوم ولی الله و ولی اولیا ءالله و ولایت مطلقه الهیه است و تقدم آن رتبی است و بالاتر از مقام نبوت مطلقه است.4
نه مهدی(ع) جز با نزول حضرت مسیح ظهور نخواهند فرمود و تکمیل سلسله و زنجیره پیامبران و رهبران الهی در آخرالزمان با ظهور مهدی(ع) اتفاق خواهد افتاد. و آنچه امروز مسیحیت آمریکایی تصور می کند که آرمگدن اتفاق خواهد افتاد و امام عصر(عج) و مهدی موعود(ع) در کار نخواهد بود و دروغی آشکار بیش نیست.
6. دروغگوها و کذاب ها فردا مدعی مهدویت و یا امامت و یا مدعی نیابت و یا ظهور باب و مانند آن نشوند. این رخداد جز با حضور و نزول حضرت مسیح(ع) عملی نخواهد شد.
7. خود این حدیث دلیل روشنی بر ظهور امام عصر(عج) و آینده روشن تاریخ بشریت و امید به آینده ای نویدبخش و ظهور منجی موعود و ظهور عیسی بن مریم(ع) و وعده ادیان الهی برای نجات کاروان بشریت از چنگال اهریمنان و شیاطین خواهد بود و این از نشانه های آن بزرگوار است.
8. امید است صاحب نظران و اندیشمندان رسالت بزرگ خود را در تبیین معارف الهی و نقد و بررسی دقیق و حکیمانه مسائل و موضوعات عمیق اسلامی و ولائی برداشته و زمینه های سوءاستفاده و برداشت های غلط و جاهلانه و یا مغرضانه را از بین ببرند و اجازه ندهند تا در اثر سهل انگاری و یا غفلت مرزبانان معارف اسلامی و حقایق قرآنی، میدان برای دزدان راه و شیادها هموار شود و یا جاعلان و غافلان و عناصر پر ادعا و مردم فریب افکار عمومی را مشوب و چهره حقایق دینی را ملکوک و ذهن ها را شبهه ناک و افکار را مسموم نمایند و یا با خرافات و خرافه گرایی معارف بلند توحیدی دستخوش و ساوس شیطانی و یا سلیقه های گوناگون نفسانی بشود.
تذکر این مطلب نیز بسیار به جا و قابل توجه است که بحث و بررسی فقیهانه و کارشناسانه در این قبیل احادیث و روایات و مسائل تاریخی و اجتماعی و فلسفی و سیاسی و کلامی و ادبی و مانند آن از ظریف ترین، حساس ترین و ارزشمندترین کارهاست و البته نیاز به قدرت استنباط و دقت و سلامت نفس و بصیرت در دین و آشنایی با علوم و فنون اجتهاد و آگاهی به رموز آن دارد و الا نااهلان و یا مدعیان ناآگاه و یا خودباختگان در برابر بیگانگان و بردگان هوی و هوس هرگز توان لازم را برای ورود در این میدان ها و اظهارنظر فنی و تخصصی و جلب اعتماد عمومی را نداشته و نخواهد داشت.
9. حضرت مهدی(عج) بلاواسطه فرزند امام عسکری(ع) و حضرت نرجس خاتون است که در سنه 255 ق. در سامرا متولد شده اند و در اعتقاد ما شخصی معین، با ویژگی ها و صفات خاصی بوده و هرگز جایی برای تردید، تحریف، خرافه گرایی، تفسیرها و توجیه های جاعلانه باقی نمی گذارد. عیسی بن مریم(ع) نیز پیامبر اولوالعزم بوده که حدود 770 سال قبل از ولادت امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ در بیت اللحم از حضرت مریم(س) متولد شده اند و در بینش صحیح دینی و تاریخ هرگونه ادعای ساختگی که به مفهوم یکی بودن آن دو بزرگوار مطرح شود و یا با انگیزه های گوناگون سیاسی اجتماعی و فکری مطرح شود دور از انصاف و خلاف وجدان و غیر منطبق با واقع است.
10. طبق روایات متواتر اسلامی، آن بزرگوار دارای دو غیبت است: غیبت صغری و غیبت کبری و در عصر غیبت صغری رابطه با آن حضرت(ع) توسط نواب خاصشان برقرار می شد و در عصر غیبت کبری آن حضرت دارای نواب عام است و صفات ایشان نیز به طو کلی و کامل تعریف شده است.
ولی درباره حضرت مسیح که بحث غیبت و یا مباحث مشبه مطرح نیست بلکه در تعبیر قرآن کریم آمده است:
و ما قتلوه و ما صلبوه ولکن شبّه لهم… بل رفعه الله إلیه.5
و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، ولیکن امر بر آنان مشتبه شد… بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد، و خدا توانا و حکیم است.
و در روایات ما بحث نزول حضرت مسیح(ع) است، نه ظهور آن بزرگوار. و این دو تعبیر و عنوان بسیار متفاوت است که یکی نشانگر غیبت و دیگری نشان دهنده عروج و رفع الی الله و نزول مجدد است.
دربارة حضرت ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ این عنوان به کار نرفته بلکه عنوان غیبت، عصر غیبت و عصر ظهور به کار رفته است. یعنی او در میان ماست ولی از چشم ما به حسب ظاهر غایب است نه اینکه خداوند متعال او را به سوی خودش برده باشد، و یا به عقیده مسیحیت آن بزرگوار را به دار آویخته باشند و به ملکوت الهی پرواز کرده باشد. بنابراین ادعای تطبیق این دو با یکدیگر نمی تواند صحیح و قابل قبول باشد.
مهدی(ع) از ذریه رسول اکرم(ص) و فاطمه اطهر(س) و از خاندان محمد(ص) و هم نام رسول اکرم(ص) است. او قائم بالحق و قائم بالقسط است که او از مکه خواهد درخشید و یاران وفادار و استوار و انصار فداکار او در اسرع وقت به او ملحق خواهند شد. و جریان های صلیبی و صهیونیستی نیز نمی توانند بر چهره پرفروغ خورشید ولایت گرد و غبار نسیان و تحریف بپاشند.
آری مهدی(عج) وارث همه انبیا و اولیا است وارث زمین است وارث آدم و نوح(ع) و پیامبران اولوالعزم دیگر است وارث موسی کلیم و عیسی مسیح(ع) است تجلی همه ارزش های الهی و ادیان آسمانی است.
اکنون رسالت همه منتظران آن بزرگوار و ارادتمندان آستان مقدس حضرت خاتم الاوصیا(ع) احیای انگیزه های عمیق دینی و الهی و ایجاد آمادگی روحی و اخلاقی و گسترش فرهنگ مهدویت و ولایت و تلاش در راه بیداری امت اسلامی و زمینه سازی برای وحدت جهان اسلام و فداکاری و مجاهدت در راه نصرت آن حضرت و بسترسازی برای عصر ظهور و پیروزی حق بر باطل و آماده سازی افکار و اندیشه ها و ایجاد شرائط برای حکومت واحد عدل جهانی است.
و نصرتی معدّة لکم… حتی یحیی الله تعالی دینه بکم فمعکم معکم لامع غیرکم.6
و یاری من مهیای شماست… تا آنکه خدای تعالی دینش را به وسیلة شما زنده گرداند. پس همراه شمایم، همراه شمایم نه همراه (کسی) جز شما.
پی نوشت ها:
1. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص290 به بعد.
2. تعال صلّ بنا، فیقول الا إنّ بعضکم علی بعض امراّ تکرمه الله تعالی هذه الامة.
3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج51، ص93؛ پس از نقل از کشف الغمّه فی معرفة الأئمه، ج2.
4. در این باره ر.ک: بحارالانوار، ج51، ص88 و89.
5. سورة نساء (4)، آیة 157 و 158.
6. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعة کبیره.
چهارشنبه 16دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۲۸
4 سپتامبر 1998م. بود که دو دانشجوی دکترای دانشگاه «استنفورد» برای تز دکترای خود، دست به طرّاحی موتور جستوجوی اینترنتی زدند که قصد آن تراکنش اطّلاعات سایتهای اینترنتی و رتبهبندی آنها در زمان جستوجو میبود؛ امّا کمتر کسی فکر میکرد که آن ایده که از طرف لری پیج و سرگئی برین، به عنوان یک ایده نوین یاد میشد، روزی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شرکتهای اینترنتی جهان شود.
گوگل (Google)، واژهای برگرفته است از کلمه گوگول، به معنی یک و صد صفر در جلوی آن که نشاندهنده هدف این شرکت از دسترسی به تمام اطّلاعات داخل فضای سایبری است. پتانسیل اوّلیه این ایده مالکان شرکت گوگل، آنچنان بالا بود که از آن، به عنوان انقلابی در صنعت جستوجوی اینترنتی نام برده و سبب شد که توجّه بسیاری از شرکتها و دولتها بدان جلب شود.
گوگل پس از آنکه در سال 1998م. رسماً ثبت شد، ابتدا قصد داشت تا سهام خود را به یاهو (Yahoo) بفروشد؛ امّا این اتّفاق نیفتاد و حالا رقیبی قدرتمندتر از یاهو و قلب اینترنت جهان است. گوگل، تنها یک موتور جستوجوی فوقالعاده نیست؛ در کنار آن، گوگل خدمات دیگری مانند، گوگلْعکس (Google Picture)، گوگلْویدئو (Goolge Video)، گوگلْترجمهگر (Goolge Translate)، گوگلْکتاب (Google books)، گوگلْخبر (Google News)، گوگلپلاس(+Google)، جیمیل (Gmail) و… را نیز ارائه میدهد. علاوه بر آن، گوگل دارای شرکتهای دیگری است که یا آنها را خود احداث کرده یا اینکه آنها را به بالاترین قیمتها خریده است.
کمکم با قدرت گرفتن گوگل و افزایش سرمایه و ثروت این شرکت و مالکانش، آنها تصمیم به احداث، تولید کالاها، خدمات و نرمافزارها و حتّی خرید شرکتهای بزرگ دیگر گرفتند. یکی از بزرگترین خریدهای دنیای نرمافزار، خرید شرکت موتورولا توسط گوگل در سال 2011م. بود. گوگل همچنین تولیدکننده محبوبترین و پرکاربردترین سیستمعاملهای موبایل دنیا، اندروید است. سیستم عاملی که در سال 2005م. توسط این شرکت، به بازار ارائه شد. یوتیوب، بزرگترین وبگاه آپلود و تماشای آنلاین ویدئو نیز توسط این شرکت در سال 2005م. به مبلغ 1650 میلیون دلار خریداری شد. همچنین سیستم عامل گوگلکروم (Google Chroom)، مرورگر گوگلکروم، گوگلمپس موبایل(google maps mobile)، که برای بررسی ترافیک است، گوگلارث (Google earth) برای نقشههای ماهوارهای، گوگل مپس برای نقشههای دقیقتر، شبکههای اجتماعی گوگلپلاس و پیکاسا از محصولات بسیار معروف و پرطرفدار گوگل هستند.
گوگل، غول است. دست روی هرچه بگذارد، مالکش میشود. هر چیز که بخواهد، میسازد و هر چیزی را که بخواهد، میبیند و آن را ذخیره میکند. هرگاه شما به درگاه گوگل میروید، متنی را تایپ و جستوجو میکنید، گوگل آن را همراه آیپی شما و در سرورهای خودش ذخیره میکند. از ابتدای کار گوگل نیز اینچنین بوده است، شما پروندهای قطور در گوگل دارید، هر ویدئویی که در یوتیوب دیدهاید، هر سایتی که با سرچ گوگل رفتهاید، هر پیامی که با جیمیل فرستادهاید، هر چه که در گوگل پلاس قرار دادهاید، و… همگی موجود است.
پس حالا با چهره ترسناک گوگل مواجه شدهاید. او همهچیز را میداند و ذخیره کرده است؛ همچون فرشتگان دوش چپ و راست انسان، اعمال شما در گوگل ثبتشده است. در طول 15 سالهای که از عمر گوگل میگذرد، بارها شرکتها و کاربران زیادی علیه گوگل شکایت و اعتراض کردهاند. یکی از مهمترین آنها، زمانی بود که گوگل از محصول خود، به نام گوگل استریت (google street view) رونمایی کرد. این محصول از داخل خیابانها عکس میانداخت تا به عنوان نقشه تصویری مورد استفاده قرار گیرد؛ امّا در این میان، تصاویر مردم عادی در حالتهای مختلف، تصاویر منازل آنها و تصاویر دیگری که از سوی عدّهای نقض حریم شخصی افراد محسوب میشد، وجود داشت.
همچنین یکی دیگر از رسواییهای گوگل در مورد نقض حریم شخصی در سال 2010م. اعلام شد. گوگل عنوان کرد که این شرکت بهطور تصادفی! ارتباطات بیسیم (وایرلس) چند صد هزار نفر را دریافت کرده است؛ امّا چند ماه بعد مشخّص شد که نه تنها از مردم آمریکا، بلکه از مردم 30 کشور دیگر هم اطّلاعات موجود در ارتباطات وایرلس را شنود و جاسوسی میکرده است.
این اتّفاق، ما را یاد پروژه «سازمان امنیّت ملّی آمریکا» NSA میاندازد. در این پروژه جدید، نفوذ و هک اطّلاعات یک شبکه محلّی خصوصی، که هیچگونه دسترسی به اینترنت ندارد، با استفاده از امواج رادیویی صورت میگیرد.
یکی دیگر از امکانات شاخص گوگل، بخش گوگل بوکس (google books) آن است که در آن، گوگل بخشهایی از کتابهای مختلف را قرار داده است تا کاربران آن را بررسی کنند؛ امّا بر اساس حقّ مؤلّف، گوگل امکان قرار دادن کامل آنها را نداشته است. این محدودیت، مانع رسیدن گوگل به هدف خود نشده است. گوگل برنامهای بزرگتر و جهانشمولتر از گوگل بوکس را آغاز کرده است که آن را به یک قدرت اطّلاعات بلامنازع تبدیل خواهد کرد.
امّا این طرح و پروژه چیست؟ گوگل قصد دارد که از کتابهای جهان یک نسخه اسکن شده الکترونیکی تهیه کند و آنها را بهعنوان کتابخانه الکترونیکی گوگل ایجاد کند. برنامه گوگل طوری برنامهریزی شده است که در آینده دور، آن را به قطب کتب الکترونیکی تبدیل میکند و انحصار آن را بدون رقیب در اختیار خواهد داشت و این خود یک تهدید بالقوّه برای آیندگانی است که میخواهند برای دسترسی به کتاب، از گوگل استفاده کنند. تهدیدی که امکان تحریف، حذف یا تحریم کتابهای زیادی را رقم میزند. در این صورت، هرگونه کسب اطّلاعات از این کتابخانه، به انحراف در اندیشه گذشتگان و مؤلّفان و اندیشه کاربران میانجامد. در این پروژه، گوگل از کتابخانههای بزرگ در کشورهای مختلف نسخ مکتوب آنها را بهصورت الکترونیکی اسکن و آنها را ذخیره میکند. کتابخانهای که هیچ محدودیت سنّی، جایگاهی، ملّیتی و علمی برای دسترسی به آن وجود نخواهد داشت و هر کس از هر جای دنیا میتواند به آسانی، از طریق اینترنت بدان دسترسی پیدا کند.
گوگل مغز جهان میشود. در برآوردهای استراتژیک، Brain Land یا مغز جهان، کشور آمریکاست. کشوری که در آن، سرورهای جاسوسی سایبرنتیکی سرویس آژانس امنیّت ملّی آمریکا NSA حضور دارد. بالغ بر هفتاد درصد سرورهای جهان در داخل خاک آمریکاست و حالا دیگر بخشی از این مغز، یعنی گوگل، خود را تکامل میدهد و مغز اندیشه و اطّلاعات علمی جهان، کتابخانه الکترونیکی گوگل را رقم میزند. سیطره اطّلاعاتیای که هر روز بر قدرت و وسعت خود میافزاید و وابستگی اطّلاعاتی مردم جهان را به خود، به طور روزافزون، افزایش می دهد.
مطمئن باشید که این پایان کار گوگل نیست. شرکتی که ابتدا یک موتور جستوجوی کوچک بود و حتّی 1 میلیون دلار نمیارزید، امروز شرکتهای بزرگ جهان را میخرد و میفروشد. سیستمعامل موبایل و کامپیوتر تولید میکند و تمام اطّلاعات افراد را در موبایلها و کامپیوترهایشان رصد میکند، از خیابانهای شهر و حتّی حریم خصوصی افراد تصویر میگیرد، به ماهوارهها دسترسی داشته و تصاویر ماهواره از تمام نقاط جهان را در اختیار دارد، بزرگترین وبگاه آنلاین ویدئو را دارد که هرگاه بخواهد، برخی را محدود یا برخی را بزرگنمایی میکند و در معرض دید قرار میدهد و در آخر، گوگلی که شما را میبیند، فعّالیتهایتان را رصد میکند و آنها را برای همیشه ذخیرهسازی میکند، برای کنترل هرچه بیشتر فعّالیت افراد، برنامههای بیشتری خواهد داشت. مغزهای نابغه داخل گوگل، خوب میدانند که چطور در آینده، بر جهان اطّلاعات تسلّط یابند.
این شرکت و دیگر شرکتهای مهمّ سایبرنتیکی موجود در خاک آمریکا این سرزمین را بیرقیب گذاشتهاند و آن را مغز حیاتی اطّلاعات جهان نمودهاند. بسیاری از کمپانیهای سایبری در کشورهای دیگر، سعی داشتهاند جای گوگل را بگیرند؛ امّا تاریخ نشان داده است که پشتیبان گوگل، دولت آمریکا بوده؛ دولتی که خود بزرگترین ابزار جاسوسی و رصد سایبری و ارتباطاتی جهان را دارد و به این راحتی قابل شکست دادن نیست. شاید یک راه غلبه بر آنها، ایجاد یک پایگاه عظیم سرورهای اینترنتی در کشوری غیر آمریکاست که میتواند میزان تراکنشهای فوقالعادّه زیادی را صورت دهد و امکان ایجاد یک شرکت بزرگ دیگر را تحت لوای آن فراهم سازد. هرچه هست، فقط این سیطره در جایی خارج از خاک آمریکا خواهد شکست.
چهارشنبه 16دی ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۴۶
حاکمان غاصب سرزمین وحی به خیال خام خود بر این باورند که با این عمل مذبوحانه قادرند شعله های خشم و خروش و اعتراض شیعیان را نسبت به ظلم و ستم آن حاکمان نالایق خاموش کنند؛ اما زهی خیال باطل!
سرانجام حقد و کینه تمام نشدنی دولت دیکتاتور عربستان، این حاکمان خدا نشناس، وارثان جهل و جمود و جنون، باعث گردید تا روحانی مجتهد شیعی «شیخ نمر النمر» به جوخه اعدام سپرده شود .
شهادت، سرنوشت قبیله ایمان و مائده “عند ربهم یرزقون” است؛ و شیعه تاریخ خود را با خون نوشته و با خون آبیاری می کند؛ و روحانیت اصیل، سینه خود را سپر دفاع از دین خدا کرده و خواهد کرد!
حاکمان غاصب سرزمین وحی به خیال خام خود بر این باورند که با این عمل مذبوحانه قادرند شعله های خشم و خروش و اعتراض شیعیان را نسبت به ظلم و ستم آن حاکمان نالایق خاموش کنند؛ اما زهی خیال باطل!
شما شیخ نمر را میراندید؛ اما هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق… شیخ نمرها و شیخ زکزاکی ها و شیخ سلمان ها، زنده یا مرده، در قفس یا آزاد، موج آفرین اند.
پرونده این قیام ها با رفتن یک نفر بسته نخواهد شد؛ زیرا جبهه مظلومان پر از «شیخ نمر»هایی است که خواب راحت را از چشمان کینه توزان خواهند ربود!
باب جهاد با ظلم و جور بر روی حق طلبان همچنان مفتوح است. آنان را با مرعوبین و منحرفین کاری نیست. عدالت خواهان آن دیار مقدس آغوش به روی همه حق طلبان عالم گشوده اند. دستی را که آنان دراز کرده اند، حق جویان و حق پویان سراسر گیتی به گرمی فشرده اند. امیدی که در دل مسلمانان خداخواه کاشته شده و روحی را که در وجود آنان دمیده شده دیگر نمی توان با این جنایت ها وبا این اعدام ها به مذبح مستکبران برد.
قطعاً این بار نیز حاکم فرتوت سعودی در مشاوره گرفتن از دستیاران بی تجربه و جوان خود دچار اشتباه محاسباتی شده است. همانطور که در یمن و سوریه سیاست های مداخله جویانه آل سعود به شکست انجامیده است به طور قطع و یقین اعدام این روحانی انقلابی نیز اشتباه دیگری است که دیر یا زود آتش آن دامنگیر این خاندان غاصب خواهد شد و بساط ظالمانه پادشاهی از سرزمین پیامبر خوبی ها برخواهد چید!
تاکنون دست کم 151 نفر در سال 2015 در عربستان اعدام شده اند. این موج بی سابقه از اعدام ها خود گویای افزایش اعتراضات نسبت به ستم پیشگی آل سعود است. غاصبان سرزمین وحی با کشتار مردم مظلوم و بی دفاع یمن و با دخالت در بحران سوریه و حمایت از آتش افروزان در منطقه و پشتیبانی از تروریست های داعش آبرویی برای خود باقی نگذاشته اند.
وهابیون کج اندیش هر روز با سرمایه های ملی کشور سلاح و تجهیزات مدرن خریداری می کنند تا اهداف ضد انسانی خود را دنبال نمایند غافل از این که همین ها بزودی در اختیار حق باورانی قرار خواهد گرفت که طومار ننگین آنان را در هم خواهند پیچید.
ما درود می گوییم بر شهید شیخ نمرهایی که صادقانه ایستادند، مردانه مظلومیت مردم آن دیار را فریاد کردند، و عاشقانه و مظلومانه شهید شدند؛ واینک در هر گوشه آن سرزمین خدایی حق طلبی دیگر، پرچم حق خواهی او را بر خواهد افراشت.
… وَ سَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُون.
کام مارا تلخ کرده دشمنان اندر غدیر
داد ما را ای خدا از ستمکاران بگیر
عید ما را مبدل کرده وهابی مبدل بر عزا
شیعه باشد داغدار عید قربان و غدیر
آل بوسفیان منا را کرده قربانگاه ما
حاجیان گشتند در قربان دچار مرگ و میر
در حرم نامحرمان کرده جفا بر محرمان
شرط مهمانی نباشد این چنین ای کافران
شد منا از نسل اسماعیل ها ذبح عظیم
ای خداوند حرم گیر انتقام از ظالمان
خائنین اندر حرم این رسم مهمانی نبود
مفتضح گردیده وهّابی به نزد شیعیان
شکوه از آل سعود آریم ای ربّ جلیل
آگهی یا رب چه ها کردند با نسل خلیل
ریشه ی آل یزید و آل مروان را بکن
همنشین بنما تو با فرعونیان در رود نیل
پاک کن حلّ و حرم را از وجود نحسشان
نسل ایشان را به دنیا و به عقبی کن ذلیل
کن رهائی هم حرم هم یثرب از آل سعود
تا کند بار دگر قربان و عیدالله عود
انتقام خون قربانگاه از ایشان بگیر
مسلمین را شاد گردان تا کنند اسفند دود
(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی)
شنبه، 11مهر 1394
امام باقر علیه السلام :
همه كمال در شناخت عمیق دین، و شكیبایى در پیشامدهاى ناگوار،
و اندازه نگاه داشتن در زندگى است .(تحف العقول: 213)
نمی دانم چرا افسرده دلهاست گمانم ماتم فرزند زهراست
غبار غم نشسته بر رخ ما در این ماتم ز سینه ناله برخواست
شهادت حضرت امام محمّد باقر علیه السلام تسلیت باد.
جمعه ۱۳ شهریور ۱۳۹۴ ساعت 14:40
در اولین جمعه مهدوی که «استاد آل کاظمی» در بین ما نیست، یکی از یاداشت های ایشان درباره امام زمان(عج) را مرور می نماییم محقق حوزه علمیه و مفسر قرآن کریم «حجت الاسلام والمسلمین استاد شیخ علی آل کاظمی» دوشنبه گذشته هشتم شهریورماه 1394 دارفانی را وداع نمود. از ایشان آثار و تالیفات زیادی به یادگار مانده است که مهمترین و آخرین کار قلمی وی تفسیر قرآن کریم می باشد که در سه جلد نگاشته اند و با پایان رسیدن این تفسیر، عمر ایشان نیز به پایان رسید.
“امام علی(ع) در قرآن"، “چگونه قرآن بخوانیم"، “حقایق و افسانه ها"، “اسلام در عصر فضا"، “در مکتب ولایت"، “درسی از مکتب زهرا(س)"، “شهید جاویدان حسین بن علی(ع)” و “چرا به زیارت بقیع می رویم؟” از مهمترین تالیفات این محقق حوزوی می باشد.
اینک در آستانه اولین جمعه ی مهدوی که این عالم و مفسر قرآن از بینمان هجرت نموده است، یکی از یاداشت های مهدوی ایشان را مرور می نماییم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: علی آل کاظمی / به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آخرین حجت خدا در روی زمین
آخرین حجت خدا در روی زمین است که وجود نازنینش به منظور تحقق یک حکومت عدل الهی درروی کره ی زمین وریشه کن ساختن ظلم وفساد ذخیره شده است وسرانجام پس ازسپری شدن دوران غیبت ظهور خواهد کرد و حکومت عدل جهانی را که آرزوی انبیاء الهی وانسانهای مومن در طول تاریخ بودهد است برقرار خواهد فرمود.
مشخصات آن حضرت
ـــ نام: «محمد» (م-ح-م-د) همنام جد بزرگوارش رسول خدا(ص).
ـــ کنیه: ابوالقاسم، مانند جد بزرگوارش رسول خدا(ص).
ـــ لقب: قائم، مهدی، حجت، منتظر، صاحب الزمان، صاحب الامر.
ـــ نام پدر:امام حسن بن علی العسکری علیه السلام؛ که حضرت مهدی(عج) تنها فرزند اوست.
ـــ نام مادر: نرجس خاتون.
ـــ تاریخ ولادت: در شب پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری.
ـــ محل تولد: شهر سامراء و در خانه امام حسن عسکری(ع).
امر چیست و صاحب الامر یعنی چه؟
یکی از القاب شریف امام زمان(عج) “صاحب الامر” است. برای روشن شدن معنی امر و این لقب حضرت باید به تفسیر یکی از آیات شریفه قران مجید در سوره مبارکه “قدر” بپردازیم.
خداوند درمعرفی شب قدر می فرماید: “شب قدر بهتر از هزار ماه است ــ فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براي (تقدير) هر كار نازل ميشوند". (سوره قدر، آیه های 3 و 4).
شخصی از حضرت علی(ع) پرسید: منظور از این (امر)در سوره قدر چیست؟ حضرت پاسخ داد: “این همان امری است که فرشتگان آن را شب قدرکه در آن هر امر محکمی فیصله داده می شود نازل می کنند از امور مربوط به آفرینش، روزی، اجل، کار، زندگی، مرگ، علم غیب آسمانها و زمین و …” (تفسیر برهان، ج۴، ص۱۵۹)
بنابراین خیر و شر زندگی انسانها که به وسیله کاتبان اعمال و فرشتگان الهی ثبت و ضبط می شود در شب قدر به منظور تعیین سرنوشت سالیانه افراد برحجت خدا نازل می گردد و امر تقدیر و سرنوشت انسانها همه ساله درشب قدر به دست باکفایت صاحب امر امام زمان(عج)رقم می خورد وبه همین جهت حضرتش را لقب صاحب الامر داده اند زیرا در این شب تحت حکومت آن حضرت براساس عملکرد سال گذشته افراد سرنوشت سال آینده آنان رقم زده می شود وبه خاطر همین سنجش واندازه گیری اعمال وسرنوشتها این شب رانیز قدرمی نامند.
امام مهدی(عج) چگونه در پنج سالگی به امامت رسید؟
ایشان در همان سالهای آغازین عمر شریف خود دارای تمام عظمت روحی ومحتوای غنی فکری شایسته امامت بودند وامامت زودهنگام پدیده ای بود که پیش ازایشان در بین تعدادی ازاجداد مطهرش تحقق یافته بود. چنانکه امام جواد(ع) در سن هشت سالگی و امام هادی(ع) در سن نه سالگی به منصب امامت رسیدند، روشن است که امامت زودهنگام یک حقیقت است و نه یک فرضیه.
اکنون این حقیقت رابیشتر توضیح می دهیم:
1. نظام امامت رهبری نیروهای گسترده مردمی رااز نفوذ روحی ومقبولیت فکری خودبه دست آورده است.
2. بنیان ها ونهادهای مردمی که ازآغاز اسلام پایه گذاری شدند در عصر امام باقر وامام صادق ــ علیهماالسلام ــ گسترش یافتند و مکتبی که این دو امام معصوم(ع) پی ریزی کردند موج فکری وسیعی درسرتاسر جهان اسلام ایجاد کرد وصدها متکلم وفقیه ومفسر ودانشمند در درون خودپرورش داد.
3. شرایط و ضوابطی که توسط این مکتب برای تعیین امام مشخص شده بسیار دقیق و سخت است زیرا براین اساس امام باید داناترین فرد زمان خود باشد.
4. پیروان این مکتب با پشتوانه مردمی برسر عقیده ی خود درباره امامت قربانیان سترگی تقدیم کرده اند ودر این زمینه انگیزه ومحرکی به جز دستیابی به رضوان الهی نداشته اند.
5. امامان معصوم هیچ گاه ازپایگاه مردمی خود جدا نبودند مگر آنکه به اجبار حکومت درتبعید یازندان بودند ودرنتیجه منفصل ازامت به سرمی بردند
6. دستگاه حاکم وقت دردوره ی امامان معصوم(ع)زعامت اجتماعی وولایت ونفوذ روحی آنان راخطری بزرگ نسبت به موجودیت خود می دانست وبراین اساس تمام تلاش خودرابه کار می بست تاا ین قدرت جدی مذهبی ــ اجتماعی را از میان بردارد.باتوجه به این موارد نتیجه می گیریم که “امامت زودهنگام” پدیده ای واقعی و مجرب بود؛ زیرا امامی که به صحنه می آید با وجود کودکی امامت روحی و زعامت فکری خود را بر مسلمانان اعلام می کند و آنان نیز به امامت اوایمان آورده و بدان گردن می نهند.
آفتاب در پس ابر
جهان هیچ گاه ازحجت خدا خالی نبود وتا دامنه ی قیامت نیز زمین ازحجت خدا خالی نخواهد ماند وبشریت وموجودات عالم به یمن وجود حجت خدا زندگی می نمایند واز نعمتهای الهی بهره مند می شوند.شیخ صدوق(ره) از امام جعفرصادق(ع) روایت می کند که فرمودند: “ازروزی که خداوند آدم را آفرید زمین ازحجت ظاهر ومشهود غایب ومستور خداوند خالی نمانده وهمچنان نیز خالی نخواهد ماند تا روز قیامت واگر غیر ازاین بود خداوند پرستش نمی شد". به حضرت صادق(ع)گفته شد: “پس مردم ازوجودحجتی که غایب است و از نظرها پنهان می باشد چه نفعی خواهند برد؟حضرت صادق(ع)می فرماید:همان گونه که مردم ازپرتوخورشیدبهره می برند هنگامی که در پس ابرقرارگرفته است".
درتوقیع اسحاق بن یعقوب ازطریق عثمان عمری نایب اول حضرت آمده است: “… واما استفاده ازوجودمن دردوران غیبت همانند استفاده ای است که ازآفتاب می برید هنگامی که درپس ابر پنهان باشد". “و انی لامانٌ لاهلٍ الارضٍ،کما انَ النجومَ امانٌ لاهل السماء". “من برای ساکنان زمین مایه ی امنیت آنان هستم همان گونه که ستارگان مایه ی امنیت اهل آسمان هستند". (احتجاج طبرسی،ج۲،ص۴۷۰)
نواب اربعه
امام زمان(عج)دردوران غیبت صغری که۶۹سال به طول انجامید چهار نفر نایب ونماینده معرفی کرده است که عبارتند از:
۱-عثمان بن سعید عمری:عالمی بزرگوار ومورد اعتماد امام حسن عسکری(ع)و امام زمان(عج)بود.لقب عثمان بن سعید (ثمان)است یعنی:روغن فروش که شغلش تجارت روغن بود ودردوران خفقان طاغوت عصر نامه های مردم وپرسشهای دینی آنان رالابه لای انبانهای روغن پنهان کرده خدمت حضرت مهدی(عج)ارسال می نمود وبرای مردم پاسخ می گرفت.(غیبت،شیخ طوسی،ص۲۱۴)
امام زمان(عج)درباره او فرموده است:((ابوعمر مورد وثوق وامین من است همان گونه که امین پدرم بوده است وآنچه به شما می رساند از طرف من می رساند.))(غیبت،شیخ طوسی،ص۲۱۵)
۲-محمد بن عثمان بن سعید عمری:او که عالمی مورد اعتماد دانشمند وامین بود پس ازوفات پدرش به عنوان دومین نایب وسفیر امام زمان(عج)تعیین شد.امام زمان(عج)درباره اش می فرماید:((…در مرگ پدرت راضی به قضای الهی وتسلیم امر اوهستیم پدرت خوشبخت زندگی کرد ونیکبخت ازدنیا رخت بربست خدا اورارحمت کند…وبه ثواب جزیل عطا فرماید…از سعادت اوبود که خدا پسری همچون تو به اوعنایت کرده که جانشین وقائم مقام اوباشد…))(غیبت،شیخ طوسی،ص۲۱۹)
۳-حسین بن روح نوبختی:سومین سفیر ونماینده امام زمان(عج)می باشد.او که عالمی جلیل القدر ومورد وثوق است ازطرف محمدبن عثمان تعیین شده است.محمد بن همام گوید:((ابوجعفرمحمدبن عثمان مابزرگان وشیوخ شیعه راپیش ازفوت خود جمع کرد وگفت:اگر من ازدنیا رفتم امروکالت باحسین بن روح نوبختی است.من مامور شده ام که اورا درجای خود تعیین کنم به اورجوع کنید ودر کارهایتان به اواعتماد نمایید.))(غیبت،شیخ طوسی،ص۲۲۳)
۴-علی بن محمد سمری:چهارمین وکیل حضرت مهدی(عج)وآخرین نایب خاص آن حضرت است که به جای حسین بن روح قرارگرفته ووظایف نمایندگی حضرت راانجام داد.علی بن محمد سمری درسال۳۲۹هجری قمری درنیمه شعبان ازدنیا رفت واین سال که درآن شخصیتهای علمی ومفاخر بزرگ شیعه چون مرحوم کلینی وعلی بن بابویه قمی پدر شیخ صدوق(ره)نیز ازدنیا رفتند به سال سقوط ستارگان(تناثرالنجوم)نامیده شد.((این نواب خاص همگی ازسوی حضرت مهدی(عج)تعیین شدند وشیعیان ازآنان نیابت حضرت رانمی پذیرفتند مگر آنکه ازطرف حضرت مهدی(عج)معجزه ای توسط آنان ظاهر می شد و به گفته آنان اطمینان پیدا می کردند.)(احتجاج،طبرسی،ج۲،ص۴۷۸)
فلسفه غیبت وزمینه ظهور
دربعضی ازروایات آمده است که فلسفه غیبت امام زمان(عج)ازاسراری است که پس ازظهور آن حضرت معلوم خواهد شد همان گونه که مرحوم شیخ صدوق(ره)از امام صادق(ع)روایت کرده است:((عبدالله بن فضل هاشمی گوید ازامام صادق(ع)شنیدم که فرمودند:صاحب الامر غیبتی دارد که ناچار ازآن است…پرسیدم:چرا غیبت می کند؟فرمود به علتی به مااجازه نداده اند آشکارسازیم عرض کردم:چه حکمتی درغیبت اوست؟فرمود:همان حکمتی که درغیبت سفرای الهی پیش ازاوبوده است
حکمت غیبت قائم ظاهر نمی شود مگر بعد ازآمدن خوداو…))(مهدی موعود(عج)،ص۸۴۴)در روایات دیگرعلت غیبت حضرت مهدی(عج)رانداشتن یاوران جان برکف لازم وکافی جهت تحقق وعده ی الهی وبرقرار ساختن حکومت عدل جهانی وبه عبارت دیگر نرسیدن جامعه ونبودن شرایط طبیعی برای پذیرش عدل و قسط دانسته اند.درروایت دیگر برید عجلی گوید:((به حضرت باقر(ع)گفتم:یاران ما درکوفه بسیارند اگر به آنان فرمان دهی اطاعت خواهند نمود وازتوپیروی می نمایند؟حضرت فرمود:آیا طوری هستند که یکی ازآنان سرکیسه ی برادر دینی خود برود ومبلغ مورد نیاز خود رابردارد؟گفتم:نه.فرمود:بنابراین از نثار خون خود بیشتر بخل خواهند ورزید هرگاه قائم قیام کند…انسان سرکیسه ی برادر دینی خود می رود ومقدار مورد نیاز خود رابرمی دارد واومانع نمی شود.))(اختصاص شیخ مفید،چاپ نجف،ص۱۹)
انتظار سازنده
درروایات اسلامی ثواب وفضیلت بسیاری برای انتظار ظهور حضرت مهدی(عج)بیان شده است.شیخ صدوق(ره)ازامام صادق(ع)روایت می کند که فرمودند:((افضل اعمال امت من انتظار فرج است.))امام زین العابدین(ع)فرمودند:((غیبت به وسیله دوازدهمین جانشین ازجانشینان رسول خدا و امامان بعد ازاوطولانی شود مردم زمان اوکه معتقد به امامت اومی باشند ومنتظر ظهور او هستند ازمردم تمام زمانها بهترند.زیراخدواند عقل ودرکی به آنان داده است که غیبت امام درنظر آنان با ظهور اویکی است.خداوند آنان رادر آن زمان مانند کسانی می داند که با شمشیر دررکاب پیامبر(ص)جهاد کرده اند.آنان مخلصان حقیقی وشیعیان راستگوی ماهستند که مردم راآشکار و پنهان به دین خدافرا می خوانند.ونیز فرمود:انتظار فرج بزرگترین فرج است.))(مهدی موعود(عج)،ص۸۹۲)بنابراین انتظار پسندیده آن است که سازنده ی انسان منتظر وجامعه باشد همان گونه که فرمود:منتظران امام زمان(عج)دردوران غیبت حضرت مردم را به دین خدا فرا می خوانند وزمینه سازان ظهور حضرت می باشند.اگر ماپیروان حضرت فلسفه انتظار وآن همه ثواب واجرآن راخوب درک کنیم وباتلاش وکوشش سعی در فراهم ساختن زمینه ظهور حضرتش نماییم وتعداد قابل توجهی ازیاران مجاهد وجان برکف برای حضرت مهدی(عج)فراهم سازیم خداوند براساس قاعده ی لطف ظهور حضرتش رازودتر جلو می اندازد.
چرا زمان ظهور حضرت مهدی(عج) و ساعت قیامت معلوم نیست؟
دراینجا ما به راز و رمز مخفی بودن ساعت و تاریخ ظهور امام زمان(عج)وهمچنین ساعت وزمان برپاشدن قیامت پی می بریم زیرا خداوند وعده فرموده است تا حضرت مهدی(عج)ظاهر نشود وحکومت عدل الهی رادر جهان نگستراند قیامت برپا نشود.بنابراین چون ظهور حضرت بستگی به فراهم آمدن شرایط خاصی دارد لذا تاآن شرایط فراهم نگردد حضرت مهدی(عج)ظاهر نمی شود.از این رو حساب تاریخ وساعت قیامت نیز بستگی به ظهور آن حضرت وتحقق وعده ی الهی دارد.
اینجاست که در آخرالزمان باید قومی بپاخیزند وزمینه ی ظهور حضرت مهدی(عج)را فراهم سازند.((یمهدون للمهدی سلطانه؛سنن ابن ماجه-ج۲،ص۱۳۶۶)
واین قوم همان منتظران واقعی حضرت مهدی(عج)هستند که فلسفه ی انتظار ومعنای آن را فهمیده وبراساس آن نیز عمل می نمایند.پیامبر خدا(ص)در این رابطه فرموده اند:((روزگار سپری نخواهد شد تااینکه مردی ازسلاله ی حسین به امر امت من قیام کند وزمین راپس ازآنکه پرازظلم و جورشده است پرازعدل و داد سازد.))(بحارالانوار،ج۵۱،ص۶۶)
حضرت مهدی(عج)در روایات اهل سنت:
اعتقاد به حضرت مهدی موعود(عج)تنها مربوط به شیعه نمی باشد بلکه اهل سنت نیز به ظهور حضرت مهدی(عج)و تشکیل حکومت جهانی توسط ایشان اعتقاد و اعتراف دارند.ولی اهل سنت این موضوع را مسکوت گذاشته و زیاد به آن نپرداخته اند.اینک به چند نمونه ازکتب معروف ومعتبر اهل سنت در این زمینه اشاره می کنیم:پیامبر خدا(ص)فرمود:((اگر از دنیا جزیک روزباقی نماند خداوند آن روزرا طولانی خواهد فرمود تا درآن روز مردی ازامت من قیام کند وزمین راپراز عدل وداد سازد همان گونه که پرازظلم و جور شده بود.))(سنن ابی داود،ج۲،ص۴۲۱)ابن ماجه در سنن خود درباره خروج المهدی روایاتی نقل می کند:((…حکومت رابه مردمی ازاهل بیت من سپارند که اوجهان راپرازعدل وداد کند همان گونه که قبلا آن راپرازظلم وجور ساخته بودند.))(سنن ابن ماجه قزوینی ج۲ص۱۳۶۶)
((…مهدی از مااهل بیت است…..))،((…مهدی ازفرزندان فاطمه است…))،((…قومی ازمشرق قیام کنند وزمینه رابرای حکومت مهدی(عج) فراهم سازند.))،ونیز درکتب((سنن ترمذی))،ج۴،ص۵۰۵و مستدرک((حاکم نیشابوری))،ج۶،ص۲۹و((مسنداحمدبن حنیل))،ج۱،ص۸۴و((منتخب کنز العمال))درحاشیه ی سنداحمدبن حنیل،ج۶،ص۲۹و((فصول المهمه))،ص۳۱۰و((الصواعق المحرقه))،ص۲۰۶وتذکره((ابن جوزی))،ص۳۲۵و((یناییع الموده))،باب ۸۶ونورالابصار((شبلنجی))،ص۱۶۸و((اتحاف شافعی))،ص۱۷۹وازمنابع بسیاری دیگر دراین رابطه روایاتی نقل شده است.
توقیعات حضرت مهدی(عج)
توقیع در لغت به معنی نشان گذاشتن برچیزی، امضاءکردن نامه و فرمان، نوشتن چیزی در ذیل نامه یا کتاب، فرمان ودست خط طغرای پادشاه است (فرهنگ عمید،انتشارات امیرکبیر،تهران،۱۳۷۴،چاپ چهاردهم) و در اصطلاح، به نامه هایی می گویند که امام زمان(عج) خطاب به شیعیان خود نوشته است.
آن حضرت(عج) در دوران غیبت خود به واسطه ی نواب اربعه باشیعیان خود ارتباط ومکاتبه داشتند که دراینجا مابه فرازهایی از نامه های مبارک حضرت مهدی(عج) اشاره می کنیم:
۱-تکلیف شیعیان دردوران غیبت کبری:
در توقیع «اسحاق بن یعقوب» آمده است:((…واماالحوادث الوقعه فارجعوافیهاالی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم واناحجه الله))((اماحوادثی که برای شما اتفاق می افتد درموردآنهابه راویان حدیث مارجوع کنیدزیراآنان ازطرف من برشماحجت هستند ومن حجت خدا برشمایم…))(احتجاج طبرسی،ج۲،ص۴۷۰)
۲-عنایت ومراقبت حضرت مهدی(عج)نسبت به شیعیان:
در توقیع «شیخ مفید» آمده است:((…درآنچه می گویم ثابت قدم باش وبه هرکس اطمینان داشتی ابلاغ کن طبق آنچه که ماترسیم می کنیم تاوقتی که مصلحت باشد ازسوی خداوند برای خودوشیعیان درمکانی به دورازآنان اقامت داریم ولی به جریانها وخبرهای شماآگاه هستیم وچیزی ازاخبارشماازماپوشیده نمی ماند تادولت دنیا برای فاسقان باشد این دوری وغیبت ادامه دارد…))((اناغیرمهملین لامرکم ولاناسین لذکرکم…))((ماازامورشماشیعیان غفلت نداریم وهیچ گاه شماراازیادنخواهیم برد…))(احتجاج طبرسی،ج۲،ص۴۹۷)
عرضه اعمال بر امام زمان(عج)
یکی ازاعتقادات شیعه که مستند به قران واحادیث می باشد هماناعرضه شدن اعمال بندگان برخدا ورسول وامامان علیهم السلام است واینکه درهرعصری اعمال مردم برامام زمانشان عرضه می گردد وامام زمان(عج) از اعمال ناشایست پیروان خود ناراحت خواهد شد وازاعمال نیک آنان مسرور می شود وآنچه که درتوقیع شیخ مفید(ره)آمده است نیز برهمین مطلب دلالت دارد.امام صادق(ع)درذیل آیه ی شریفه((فکیف اذا جئنا من کل امه بشهید))(سوره نساء،آیه۴۱)چنین می فرماید:((این آیه درباره ی امت حضرت محمد(ص)نازل شده است.درهرعصری امامی ازماشاهداعمال آنان است وحضرت محمد(ص)نیز شاهد براعمال ماامامان است.)) (بحارالانوار،ج۲۳،ص۳۳۶)داودرقی می گوید:((من خدمت امام صادق(ع)نشسته بودم که ناگهان حضرت بدون مقدمه ازپیش خودبه من فرمود:ای داودروز پنجشنبه اعمال شمابرمن عرضه شددرمیان اعمالی که عرضه شده بود کارزیبای صله ی رحم تورانسبت به پسرعمویت فلانی مشاهده نمودم وازاین کارتوبسیارخوشحال شدم ونیزمتوجه شدم که درنتیجه ی این صله ی رحم که توانجام داده ای عمرپسرعمویت کوتاه شداجل اوسریعترخواهدرسید.داودمی گوید:من پسرعموی خبیث ومخالفی داشتم که ازفقروفلاکت او وعائله اش باخبرشدم.قبل ازآنکه به طرف مکه بروم مقداری برای خرجی به اوپول دادم.وقتی که مدینه رفتم حضرت صادق(ع)این مطلب رابه من فرمودند.))(بحارالانوار،ج۲۳،ص۳۳۹)ودرهمین راستا بوده است که امام زمان(عج)درتوقیع شریف خودبه شیخ مفید(ره)نوشته اند:((…وماازلغزشهایی که ازبعضی شیعیان سرمی زند هنگامی که به برخی ازکارهای ناشایست روی می آورند باخبر هستیم.کارهایی که مردان نیک گذشته ازآن دوری می جستند ولی بعضی ازشیعیان مابرخلاف پیمانی که خداوند ازآنان جهت توجه به خداوند ودوری ازگناه ازآنان گرفته است پشت سرمی اندازند…))(احتجاج طبرسی،ج۲،ص۴۹۷)
فلسفه ی طول عمر امام زمان(عج)
همان گونه که درمورد رازورمزغیبت امام زمان(عج)گفتیم خداوند وعده فرموده است که حکومت عدل وداد خود رادرروی زمین برقرار کند وچون تمام امورعالم براساس حکمت وطبق اسباب وعلل طبیعی انجام می شود-وخداوندبااینکه قدرت دارد-اما هیچ گاه ازطریق اعجازبرای حکومت پیامبران وپیروزی آنان عمل نکرده است.معجزه اگرچه تنها برای اثبات حقانیت پیامبران وپیشوایان دینی است اماپیروی مردم بایدبااختیاروانتخاب آنان باشد.بنابراین درشرایط عصرتولدحضرت مهدی(عج)چون جامعه ازآن رشدکافی برخوردارنبودکه حاضرباشدبرای تحقق عدالت ازخود مایه بگذارد.اگر حضرت غیبت نمی فرمودمانندپدران بزرگوارش شهید می شد و وعده الهی تحقق پیدا نمی کرد.بنابراین حضرت مهدی(عج)بایدعمری طولانی داشته باشدتارسالت خودراانجام دهد.
افرادی که ازعمرهای طولانی برخوردار بودند:
طولانی شدن عمرامام زمان(عج)یک استثناست.اگرکسی طول عمرحضرت مهدی(عج)رابااشکال مواجه نماید یامعتقدبه دین ومذهبی است ویامعتقدبه هیچ دین آسمانی نمی باشد.اماازمعتقدین به ادیان آسمانی مسلمانان براساس نص صریح قران براین اعتقادند که خداوند برای حضرت نوح(ع)۹۵۰سال عمرذکرکرده است((فلبث فیهم الف سنه الا خمسین عاما))(سوره عنکبوتآیه۱۴)یعنی:حضرت(ع)درمیان قوم خود یکهزارسال پنجاه سال کم(۹۵۰سال)اقامت داشت.انجیل نیز عمرنوح را۹۵۰سال بیان کرده است.امامسیحیان امروزه اعتقادشان براین است که حضرت مسیح(ع)پس ازآنکه توسط دشمنانش کشته شد پس ازچندروززنده گردیدوازمیان مردگان برخاست وبه آسمان رفت وهم اکنون نیززنده است.امایهودیان درکتاب آسمانی خودتورات نیزبه عمرطولانی حضرت نوح(ع)وشیث(ع)وبسیاری ازسلاطین مانند:فرعون اعتراف نموده اندکه درذیل اشاره می شود.((مسعودی درمروج الذهب عمرآدم را۹۳۰سال(قاموس،کتاب مقدس،ص۲۶٫شیث۹۱۲سال)
کتاب مقدس،ص۵۴۲٫انوش۹۶۰سال،قنیان۹۲۰سال،مهلائل۷۰۰سال،لوط۷۳۲سال،ادریس۳۰۰سال،متوشالح۹۶۰سال(تورات،سفرپیدایش،۲۷:۵)لمک۷۹۰سال (تورات،سفرپیدایش۲۵:۵)نوح۹۵۰سال(قران مجید،سوره عنکبوت)ابراهیم۱۹۵سال(قاموس،کتاب مقدس،ص۵،با اندکی اختصار)کیومرث۱۰۰۰سال،جمشید۶۰۰یا۹۰۰سال،عمربن عامر۸۰۰سالوعاد۱۲۰۰سال ذکر می کند))(تاریخ مروج الذهب،ج۱و۲)که بیشترین استناد مسعودی به تورات است.تمام این موارد بااختلاف اندکی درتورات وانجیل آمده است.اماکسانی که هیچ اعتقادی به ادیان ندارند ازنظر علوم مرگ رایک عارضه برای انسان شناخته اند که قابل پیشگیری است واین امید رادارند که روزی انسان به زندگی جاودان دست پیدا کند.پرفسور((اتینگر))دریکی ازسخنرانی های خود می گوید:((نسل جوان روزی به این واقعیت برمی خورد که بایدمساله فناناپذیری بشروجاودانی بودن را همان گونه که مردم امروزه سفرفضایی راپذیرفته اند بپذیرد.به نظرمن با پیشرفت تکنیکها(فنون)و کاری که ماآغاز کرده ایم بشرقرن آینده لااقل خواهدتوانست هزاران سال عمرکند))(مجله ی دانشمند،شماره۶،سال ششم)
چگونه می توان ازامام غایب بهره برد؟
اولین نکته ای که باید در جهت ابهام زدایی ازاین مساله موردتوجه قرارگیردهمانااشاره احادیث معتبر به ناگهانی واقع شدن ظهور امام مهدی(عج)می باشدکه بدون زمان مشخص ویکباره روی خواهد داد.این حالت منشا فواید بسیار برای امت اسلامی است که دراینجا به تعدادی ازآنها اشاره می شود:
1. حالت انتظار هرمومنی را به سوی پایداری ومقاومت در امردین داری وتقیدبه دستورات شرعی ودوری ازظلم به دیگران وغضب حقوق آنان فرامی خواند.زیرادرحکومتی که پس ازقیام ناگهانی امام مهدی(عج) به دست او برپامی گردد حق مظلوم ازظالم گرفته می شودوقسط وعدل درهمه جا گسترش خواهدیافت وبساط ظلم وجورازسراسردنیابرچیده خواهدشد.
2. حالت انتظارامت اسلامی رابه سوی یک وضعیت آماده باش همیشگی برای پیوستن به ارتش امام مهدی(عج)وکسب آمادگی کامل جهت فداکاری درراه تسلط کامل امام(عج)براوضاع وگسترش قلمروحکومت ایشان درکره زمین فرامی خواند واین حالت روحیه تعاون واتحادوانسجام مومنان رابیشترمی کند.
3. این غیبت فرد معتقدرابرای ایفای نقش خودوانجام رسالتش آماده می کند بویژه درحوزه ی امربه معروف ونهی ازمنکر.بدین ترتیب مسلمان همیشه مراقب وآماده خواهدبود.زیرا یاران امام مهدی(عج)نمی توانند خودرا به انتظارکشیدن دلخوش نمایندودرباره امربه معروف ونهی ازمنکراقدامی ننمایند.
4. امتی که با اعتقاد به حضرت مهدی(عج) زنده و با یاد آن حضرت که یاورمومنان و خوارکننده ظالمان می باشدزندگی می کندهمواره دروجودخوداحساس عزت وسربلندی می نمایدودرمقابل دشمنان دین خدا سر تعظیم فرود نمی آورد چراکه اودرهرساعت ظهورپیروزمندانه ی امام مهدی(عج)راانتظارمی کشدپس درنتیجه چنین امتی هرگزتن به ذلت وخواری نمی دهد وقدرت متکبران راکوچک می شمارد در واقع همین نکته است که باعث وحشت واحساس ناامنی همیشگی گردنکشان می گردد.(درانتظارققنوس،سیدثامرهاشم العمیدی،ترجمه:مهدی علیزاده،ناشر:موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)،باتلخیص وتصرف)
رجعت در دوران حضرت مهدی(عج)
یکی از اعتقادات حقه ی شیعه اعتقاد به رجعت است که روایات وآیات بسیاری برآن دلالت دارند.آیه۵۵،سوره مومن وآیه۸۲،سوره نمل وآیه۸۶،سوره اسراء بررجعت دلالت دارند.سیدمرتضی(ره)دراین باره می فرماید: “عقیده ی شیعه ی امامیه درباره ی رجعت آن است که خداوند متعال درموقع ظهورامام زمان(عج)مردمی ازشیعیان آن حضرت را که قبلا مرده بودندبه دنبابرمی گرداندتابه ثواب یاری ومساعدت ومشاهده دولت حضرت مهدی(عج) نایل آیند همچنین مردمی ازدشمنان آن حضرت را نیز زنده می گرداند تا از آنان انتقام گرفته شود". (مهدی موعود(عج)، ص۱۲۳۲)
و نیز علامه مجلسی و شیخ مفید و سید بن طاووس و دیگرعلماء و محدثین شیعه اعتقاد به رجعت را از اعتقادات قطعی شیعه برشمرده اند. حضرت صادق(ع)می فرماید: “روزهای خداوند سه روزاست: روزی که قائم ظهور کند روز رجعت روز قیامت".(بحارالانوار،ج۵۳،ص۵۹)
از حضرت صادق(ع)درباره ی رجعت پرسیدند: آیارجعت حق است؟ فرمودند: “آری". پرسیدند: اولین کسی که برمی گردد کیست؟ فرمود: “حسین(ع)است که به دنبال قائم می آید". (منتخب الانوارالمضیئه)
رجعت ویژه مومنان خالص وکافران است:
امام صادق(ع)می فرماید:((رجعت نه برای همه که برای گروهی خاص است یعنی جزمومن خالص وکافرخالص به دنیابرنمی گردند.))(بحارالانوارج۵۳ص۳۹)
وبرهمین اساس پیشوایان دین دعاهایی به پیروان خودتعلیم فرموده اند که درآن درخواست بازگشت دردولت حضرت مهدی(عج)است.درمصباح الزائر((سیدبن طاووس))(ره)زیارتی برای امام زمان(عج)درسرداب سامره روایت کرده است که ازجمله فقرات آن است:((ووفقنی یارب للقیام بطاعته والمثوی فی خدمته والمکث فی دولته واجتناب معصیته فان توفیتنی اللهم قبل ذلک فاجعلنی یارب فیمن یکر فی رجعته ویملک فی دولته ویتمکن فی ایامه ویستظل تحت اعلامه ویحشر فی زمرته وتقر عینه برویته.))یعنی:((خداوندا به من توفیق اطاعت ازامام زمان(عج)وخدمتگذاری خدمتش راعطاکن تابتوانم دولت اورادرک کنم وازنافرمانیش دوری کنم.
خداوندااگرمن راقبل ازدولت آن حضرت می راندی من راجزء کسانی قراربده که دررجعت اوبازگشت کنم ودردولت اوبه تمکن وملک برسم وزیر پرچمش قرارگیرم ودرزمره ی هوادارانش محشورگردم وچشمانم به دیدارش نورانی گردد.))
رجعت شهدا و مومنان:
عبدالرحمن قصیر گوید:((امام باقر(ع)درتفسیرآیه ی شریفه:((ان الله اشتری من المومنین انفسهم واموالهم))ازمن پرسید:آیا می دانی منظور آیه چیست؟گفتم:منظور آن است که مومنین می جنگند ومی کشند وکشته می شوند.حضرت فرمود:نه بلکه منظورآن است که هرکس ازمومنان شهیدشودبازگردانده می شود تابه مرگ طبیعی بمیردوهرکس ازمومنان به مرگ طبیعی مرده است رجعت می کند تا به فیض شهادت برسد.))(بحارالانوارج۵۳ص۷۴)درحدیث دیگرامام صادق(ع)ذیل آیه شریفه((یوم نحشر من کل امه فوجا.))(سوره نمل آیه۲۷)می فرماید:هیچ کس ازمومنان نیست که شهیدشده باشدمگرآنکه رجعت می کندتابه مرگ طبیعی بمیردو هیچ کس ازمومنان نیست که به مرگ طبیعی مرده باشدمگرآنکه رجعت می کندتاشهیدشود.))(بحارالانوارج۵۳ص۴۰)ازاین دوروایت چنین برمی آید که مومن اگرباشهادت ازدنیارفته باشد باقی مانده ی عمرطبیعی خودراطلبکار است ولذا درعصرظهورحضرت مهدی(عج)ودوران رجعت ازخدامی خواهد که زنده شودوباقیمانده ی عمرخودرادرسایه ی حکومت حضرت مهدی(عج)وخدمت به آن حضرت بگذراندواگرپیش ازظهورحضرت به مرگ طبیعی مرده است شهادت راطلبکار است ولذاازخداوندمی خواهد که رجعت داده شودتادررکاب حضرت مهدی(عج)جهادکندوبه شهادت برسد.
مسؤولیت رهبری درزمان غیبت
خداوندتبارک وتعالی درقسمتی ازآیه شریفه۵۸سوره مبارکه نساء می فرماید:((یاایهاالذین آمنوااطیعواالله واطیعواالرسول واولی الامرمنکم))یعنی:((ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنیدخداراوپیامبرواولیای امرخودرا(نیز)اطاعت کنید".
این آیه اطاعت بدون قید و شرط از سه مرجع را واجب می داند:
1. الله: ذات بی همتایی که دارنده ی تمام صفات کمال وجمال بوده وازهرنوع عیب ونقصی پاک است آفریننده بخشنده ومهربانی که به جهان وجهانیان وبه نظام هستی ومخلوقاتش عنایت داشته ومصالح ومفاسدآنان راازخودبهترمی داند ازاین رو اطاعت ازآن ذات بی مانند به خیروصلاح مومنان بوده وبرتمام مومنان واجب است.
2. رسول: منظور وجودمبارک حضرت محمد(ص)می باشدکه به اعتباراینکه اشرف مخلوقات وخاتم انبیاست اطاعت ازاوودستوراتش راتاروز قیامت واجب می داند.
3. اولی الامر: همان کسانی هستند که از سوی خداوند تبارک وتعالی منصوب به هدایت مسلمانان شده وتوسط پیامبر گرامی اسلام(ص)به مردم معرفی گردیده اند وجانشینان ایشان می باشند.این گروه همانگونه که درحدیث «جابر بن عبدالله انصاری» آمده است ۱۲ نفرند. نقل روایت بدین ترتیب بوده است که: وقتی آیه شریفه نازل گردید جابر بر پیامبر بزرگوار(ص) وارد شد و از او سؤال کرد: “یا رسول الله ما خدا را می شناسیم و اطاعتش می کنیم؛ پیامبرش را می شناسیم و از اطاعت کردن از او آگاهیم؛ اما بفرمایید که اولی الامر چه کسانی هستند که در این آیه اطاعت از آنان بر مسلمین واجب شده است؟” حضرت فرمودند: “اولی الامر که اطاعتشان بر مسلمانان واجب گردیده ۱۲ نفرندکه اولشان برادر و پسرعمویم علی(ع)است وپس ازاو پسرش حسن(ع)وفرزنددیگرش حسین(ع)وآن گاه علی ابن الحسین(ع)ملقب به سجادسپس فرزندوی محمد(ع)ملقب به باقرکه توای جابراوراخواهی دیدوسلام مرابه اوبرسان.آن گاه…وبعدفرزندش حسن(ع)معروف به عسکری وبعدازاوهمنام وهم کنیه ی من دوازدهمین رهبر خواهدبودکه دوغیبت خواهدداشت:یکی غیبت صغری و دیگرغیبت کبری". آن گاه جابر پرسید: “یا رسول الله در زمان غیبت مردم چگونه از وجود او بهره مند خواهند شد؟". پیامبر(ص)پاسخ داد: “همان گونه که از آفتاب در پشت ابر بهره مند می شوند".
چنانکه در عناوین قبلی نیز مطرح گردید درغیبت صغری که مدت آن ۶۹سال طول کشید چهار نفر ازانسانهای مؤمن و متقی به عنوان “نایب خاص” نقش رابط بین امام(عج) و مردم راا یفاء می نمودند. با از دنیا رفتن چهارمین نایب خاص، باب نیابت خاصه بسته شد و غیبت کبری شروع گردید.
دراینجا سؤالی به ذهن خطور می کند بدین شرح که: وظیفه شیعه به هنگام غیبت کبرای ولی اش چه خواهد بود؟آیا ممکن است دیگربین امام(عج)ومردم واسطه ای نباشد؟پاسخ قطعا منفی است.امام مهدی(عج)درتوقیعی که به عنوان آخرین نایب خاص خودجناب علی بن محمد سمری صادر کرده اندچنین فرموده اند:((ای علی بن محمدسمری!خداونداجربرادرانت رادرسوگ توزیادگرداندتوپس ازشش روزخواهی مرد پس دیگرکسی را به عنوان جانشین معرفی مکن زیراغیبت کبری آغازشده است وهرکس ادعای نیابت خاصه کند دروغگو ومفتری است.))آن گاه امام عصر(عج)درتوقیعی دیگرکه قبلا مورداشاره قرارگرفته است چگونگی هدایت شیعیان رادرزمان غیبت چنین بیان می فرمایند:((به هنگام وقوع پیش آمدها به کسانی که راویان احادیث می باشند مراجعه نمایید زیراکه آنان حجتهای مابرشماهستندومن حجت خدا برآنان.))وبازازقول آن حضرت می خوانیم:((آن کس که فقهای جامع الشرایط رارد کندماننداین است که مرا ردکرده است وآن کس که مرا رد کند خدای بزرگ را رد وانکار نموده است.))پس می توان گفت که تنها شیعه است که از یک سوبااعتقادبه امام غایب(عج) ارتباط بین خدا وخلق را همچنان برقرار می سازد واز سوی دیگر با بازکردن باب اجتهاد به صورت دینی زنده درآمده که همواره می تواند پاسخگوی نیازهای روز باشد.
بحث افزایش جمعیت ایرانی ها این روزها همچنان داغ است اما قطعا باید برای رسیدن به این هدف شرایطی در کشور ایجاد شود و با رفع مشکلات خانواده ها، مخصوصا بانوان به سمت ازدیاد جمعیت حرکت کرد.از طرفی دیگرباید جلوی مشکلاتی که باعث استرس و ترس خانم های شاغل برای بارداری می شود گرفته شود.یکی از این مشکلات ترس این افراد، اخراج از محل کارف آن هم بعد از استفاده از مرخصی زایمان است که اغلب به دلیل ضرر مالی کارفرماها صورت می پذیرد.در 18 ماه اخیر حدودا 47 هزار زن شاغل بعد از استفاده از مرخصی زایمان از محل کار خود اخراج شدند و دیگر نتوانستند شاغل باشند.
اگر پيرامون نقش يهوديان در آخرالزمان و عصر ظهور حضرت مهدى (عليه السلام)، جز آيه هاى نخستين سوره بنى اسرائيل چيزى در اختيار ما نبود، همان كافى بود، زيرا اين آيات در عين خلاصه بودن ، وحى الهى بوده و به گونه اى رسا و گويا، شمه اى از تاريخ و سرگذشت آنها را بيان كرده و به نحو معجزه آسا و با دقت ، آينده آنها را روشن مى سازد. علاوه بر اين آيه ها و آيات ديگر، تعدادى روايات وجود دارد كه پاره اى از آنها مربوط به تفسير آيات ، و برخى ديگر پيرامون وضع يهوديان در عصر ظهور و انقلاب حضرت مهدى (عليه السلام) مى باشد، كه پس از تفسير آيات به بيان آنها مى پرداز يم .
وعده الهى نسبت به نابودى يهوديان
((منزه و پاك است آنكه يك شب ، بنده اش را به سفر شبانه برد از مسجد الحرام به مسجد اقصى كه مبارك گردانيم (بركت داديم ) پيرامونش را تا از نشانه هاى خود به او نشان دهيم بدرستى كه او شنوا و بيناست . و به موسى تورات را داده و او را هدايت گر فرزندان يعقوب (بنى اسرائيل ) گردانيديم ، كه غير از من سرپرستى را نپذيرند. فرزندان كسى را كه با نوح حمل نموديم ، كه او بنده اى شكرگزار بود.))
((ما در تورات حكم در انقراض بنى اسرائيل نموديم زيرا شما (بنى اسرائيل ) در زمين دو بار فساد نموديد و بر ديگر فخر و بزرگى بسيار خواهيد نمود.))
يعنى ما در توراتى كه بر آنان فرو فرستاديم حكم قطعى به انقراض آنها كرديم شما بزودى از راه راست منحرف شده و دوباره در جامعه تبهكارى مى كنيد، چه اينكه بزودى بر ديگران فخر و برترى جوئى بسيار مى نمائيد.
((وقتى كه هنگام كيفر اولين فساد فرا رسد بندگانى را از ناحيه خود كه توانمند و ستبر مى باشند جهت سركوبى شما فرستاديم ، در ميان خانه ها به جستجوى خانه به خانه پرداختند و اين وعده اى قطعى بود.))
زمانيكه وقت مجازات شما بر نخستين تبهكارى خودتان رسيد بندگانى را از اطراف خود كه داراى صلابت مى باشند بسوى تان فرستاديم تا شما را گوشمالى سخت بدهند آنان ميان خانه ها به جستجوى خانه به خانه پرداختند و اين وعده اى حتمى است .
((آنگاه پيروزى را براى شما، بر آنان گردانديم و شما را با ثروتها و پسران يارى نموديم و تعداد شما را بيش از آنان قرار داديم .))
سپس پيروزى را براى شما بر كسانى كه آنها را عليه شما برانگيختيم برگردانديم و به شما ثروت ها و فرزندانى را عطا كرديم و شما را از ياوران بيشترى برخوردار نموديم كه به كمك شما عليه آنان بستيزند.
((اگر خوبى كرديد، خوبى به خود نموده ايد و اگر بدى كرديد به خود بدى نموده ايد و هنگامى كه وعده بار دوم بيايد چهره هاى شما را ناخوش دارند و وارد مسجد اقصى گردند همانگونه كه نخستين بار داخل شدند و آنچه را كه برتر آمده نابود كنند نابود كردنى .))
و آنگاه وضع شما مدتى بدين گونه ادامه داشته و چنانچه توبه نموده و بواسطه نعمتهايى كه از ثروتها و اولاد به شما بخشيديم ، نيك عمل نموديد به سود خودتان بوده و اگر به بدى و طغيان و خود بزرگ بينى پرداختيد فرجام بد آن ، مربوط به خودتان خواهد بود، اما شما بزودى نه تنها عمل نيك ننموده بلكه به اعمال بد دست مى يازيد، ما شما را مهلت مى دهيم تا زمانى كه وقت مجازات و كيفر شما بر دومين فسادتان فرا رسد، آنگاه فرستادگانى را از ناحيه خودمان كه بمراتب سخت تر از مرحله اول رفتار مى نمايند، مى فرستيم بلا و گرفتارى را كه ناخوش داريد به ارمغان شما بياورند و سپس فاتحانه وارد مسجد اقصى گرديده به همان سان كه در زمان تعقيب و جستجوى دشمن در منازل شما در مرحله اول ، وارد گرديده و برترى جويى و فساد گرائى شما را به نابودى كشاندند.
((شايد پروردگار شما بر شما رحم نموده و اگر باز گرديد باز گرديم و ما دوزخ را تنگنائى براى كافران قرار داديم .))(8)
شايد پروردگارتان شما را بعد از دومين كيفر با رحمت خويش ببخشايد و چنانچه بعد از كيفر دوم ، بازگشت به انحراف نموديد، ما نيز مجازات شما را از سر خواهيم گرفت و شما را در تنگناى دنيوى قرار داده و در آخرت دوزخ را زندان و حصارى بر شما قرار خواهيم داد.
نخستين نتيجه اى كه از آيات قرآن كريم استفاده مى شود اين است كه : تاريخ يهوديان بعد از موسى تا پايان زندگانى آنها بدين صورت خلاصه مى شود كه آنها در جامعه فساد نموده تا آن هنگام مجازات شان فرا رسد، و خداوند افرادى را از ناحيه خود برمى انگيزد كه بر آنان چيره خواهند شد سپس خداوند بنابر مصلحت هايى يهوديان را بر آنان پيروز مى گرداند و اموال و اولاد به آنها عطا نموده ، و طرفدارانشان را در جهان بيش از آن قوم مى گرداند، اما يهود از اين اموال و ياران بهره بردارى صحيح نمى نمايند، بلكه سوء استفاده نموده و بار دوم در روى زمين فساد به بار مى آورند، البته اين بار علاوه بر فساد، گرفتارى خوى تكبر و برترى طلبى شده و خويش را بسيار بهتر و برتر از ساير مردم مى پندارند. و زمانى كه وقت كيفرشان فرا مى رسد خداوند بار ديگر آن قوم را بر آنان چيره ساخته ، و گوشمالى را در سه مرحله سخت تر از بار اول بر آنان وارد مى سازد.
ادامه دارد …
پی نوشت:
——————————————————————————–
(1) بشارة الاسلام ص 251.
(2) الزام الناصب ج 2 ص 224.
(3) يعنى رواياتى كه با دقت در آن ، علم به صدور آن از پيامبر (صلى الله عليه وآله) و اهل بيت او، پيدا مى شود اگر چه در الفاظ با هم مغايرت دارند.
(4) غيبت نعمانى ص 170.
(5) الملاحم و الفتن ص 32.
(6) نهج البلاغه خطبه 128.
(7) بشارة الاسلام ص 185.
(8) اسراء 1 9.
در نرم افزارهای ارتباطی وایبر، تانگو، لاین، واتس اپ، کوکو و … گروه های متعددی تشکیل شده اند که کارویژه آنها اباحی گری، روابط نامشروع جنسی مجازی، هتاکی های جنسی و چت های مستهجن است؛ موضوع نگران کننده این است که تعداد این گروه ها رو به افزایش دارد. این گروه ها، نهاد خانواده و اخلاق را هدف قرار داده اند.
پنج سال پیش بود که نرم افزار ارتباطی «وایبر» با قابلیت ارسال پیام و برقراری تماس رایگان از سوی شرکت وایبر و توسط مالکان این شرکت یعنی «تلمن مارکو، ایگور مگزینیک، سانی مارولی و اوفر اسمچا» که صهیونیستی هستند، وارد فضای تکنولوژیک جهانی شد.
تلمن مارکو که مدیرعامل این شرکت است و چهار سال در ارتش اسرائیل خدمت کرده، فارغ التحصیل دانشگاه تل آویو است. مدل درآمدزایی این شرکت، نامعلوم است و هرچند تلمن مارکو مدعیست که این شرکت با فروش شکلک و استیکر، کسب درآمد می کند اما فروش شکلک ها با توجه به قیمت های پایینی که دارند، در برابر ۶۰ میلیارد تومانی که تا سال ۲۰۱۳ برای وایبر هزینه کرده اند بسیار ناچیز است!
به هر رو، وایبر آمد و پس از جذب میلیون ها نفر کاربر در دنیا، شرکت های دیگر را تحریک کرد تا نرم افزارهای مشابه ای با نام های ویچت، واتس اپ، تانگو، لاین، بی تاک، تلگرام، کوکو و … نیز تولید و فعال شوند.
این نرم افزارها یکی پس از دیگری آمدند و به اندازه ای مورد استقبال قرار گرفتند که این روزها، به بخش جدانشدنی و مهمی از زندگی میلیون ها انسان در جهان و ایران تبدیل شده اند. این روزها، استفاده از این نرم افزارهای ارتباطی در ایران، به اندازه ای پررنگ شده که بی مبالغه، بسیاری از کاربران ایرانی به معنای واقعی به آنها «معتاد» شده اند!
حمله آنلاین به نهاد خانواده و اخلاق
اعتیاد وایبری، واتس اپی، تانگویی، لاینی، کوکویی و تلگرامی در میان چندین میلیون کاربر ایرانی، به یک معضل تبدیل شده است. این معضل، زمانی بغرنج تر می شود که عده ای، وجدان، اخلاق و معنویت را در استفاده از این نرم افزارها کنار می گذارند و با رویکردی هنجارستیز و ارزش گریز از آنها استفاده و یا بهتر است بگوییم سوء استفاده می کنند.
از آنجا که عموم این نرم افزارها قابلیت تشکیل گروه و تجمعات مجازی را دارند، در حال حاضر، گروه های گوناگونی در وایبر، واتس اپ، لاین، تلگرام و … با عناوین هنری، فرهنگی، سرگرمی، ادبی، سیاسی، خبری، ورزشی و … تشکیل شده اند.
هر چند در برخی از این گروه ها به واسطه گزینش افراد سعی می شود که رفتارها به صحت نزدیک باشد اما در بیشتر این گروه ها، حواشی ها مانند پرخاشگری، اهانت، نزاع های مجازی، سوء استفاده های جنسی و مواردی از این دست پررنگ است.
در بسیاری از این گروه ها، پسران و مردانی هستند که در ظاهر و در چت های گروهی، حفظ ظاهر می کنند و خود را موجه و متشخص نشان می دهند اما پس از شناسایی دختران و زنان، در چت های خصوصی با آنان تلاش می کنند روابطی خارج از چهارچوب های شرعی و اخلاقی شکل دهند.
نکته جالب اینجاست که در این گروه ها که در ظاهر تلاش می کنند رفتارشان صحیح باشد، حریم محرم و نامحرم در بسیاری از موارد می شکند! برای نمونه، مرد نامحرم، برای زن و یا دختر نامحرم حاضر در گروه، شکلک (استیکر) بوسه، چشمک، گل و … ارسال می کند و یا برعکس!
بسیاری از مردان متاهل و زنان متاهل حاضر در این گروه ها، ساعات زیادی از وقت خود را که باید صرف خانواده کنند، در این گروه ها سپری می کنند و این حضور تا نیمه های شب هم و حتی تا سپیده دم ادامه دارد!
در کنار این گروه ها، گروه های دیگری هم فعالیت دارند که به طور صریح، فعالیت مستهجن و مبتذل دارند. عریانی گپ و گفت ها و متن های ارسالی در این گروه ها به اندازه ای وقیحانه و زشت است که منجر به حالت تهوع و سرگیجه می شود!
گروههای شیطانی در نرمافزارهای ارتباطی «حیا» را ذبح میکنند
گروه های مستهجن وایبری اسامی و عناوین زننده ای برای گروه خود بر می گزینند؛ «زیر…ی ها»، «… آنلاین»، ، «دلدادگان …» و … برخی از این عناوین هستند. گاهی هم عناوین در ظاهر متعارفی برای خود انتخاب می کنند: «رابطه آزاد»، «خودمونی ها»،«مثبت ۱۸»، «باجنبه ها» و …
در این گروه ها، مردان متاهل، زنان متاهل و دختران و پسران مجرد حضور دارند. از قوانین این گروه ها این است که هر نوشته ای باید، بار جنسی داشته باشد! نکته جالب اینکه در بسیاری از این گروه ها، پس از ورود عضو یا اعضای جدید، به آنان گفته می شود که اگر جنبه و ظرفیت ندارند گروه را ترک کنند!
جوک ها، احوالپرسی ها، بحث ها، مزاح ها و هر چیز دیگری باید در این گروه ها جنسی باشد. هر گونه رفتار و یا گفتار حیامدارانه در این گروه ها ممنوع است!
اکران نمایش زنای مجازی
در برخی از این گروه های شیطانی وقاحت تا جاییست که افراد باید به صورت مجازی و در حضور جمع، رابطه جنسی نامشروع برقرار کنند! در کنار این رفتار شیطانی، انواع عکس ها و کلیپ های صددرصد مستهجن در این گروه ها بارگذاری و منتشر می شود! همچنین، در برخی از این گروه ها فیلم های مستهجن خرید و فروش می شوند.
دنیای مجازی به دنیای حقیقی ختم میشود
اما نکته قابل تامل این است که فعالیت این گروه ها فقط به روابط مجازی ختم نمی شود بلکه پس از مدتی، قرار و مدارها برای ملاقات های بیرون از وایبر، واتس اپ، لاین و تلگرام گذاشته می شود تا این پروژه های شیطانی در عالم واقعیت هم رخ دهد.
چتهای مستهجن برای اخاذی
در مواردی، عده ای از این منحرفان اخلاقی پس از جلب اعتماد و شناسایی افراد، با انجام چت های مستهجن، از آنها در اصطلاح «آتو» گرفته و اقدام به اخاذی می کنند. در یکی از این موارد، پس از جمع آوری سند، از یک زن متاهل که اقدام به همراهی و فعالیت در این گروه مستهجن کرده بود، شیادان ۵۰ میلیون تومان طلب و تهدید کرده بودند که در صورت عدم پرداخت این مبلغ، اسناد در اختیار همسر وی قرار می گیرد.
این شیادان از طریق شماره تلفن( که در اکثر این نرم افزارها قابل رؤیت و در دسترس همه اعضاست) و نیز از طریق آدرس(لوکیشن) درج شده در این نرم افزارها، مشخصات دقیق و آدرس طعمه خود را به دست می آورند.
آیا این گروهها سازماندهیشده است؟
تشکیل و سپس افزایش تعداد گروه های مستهجن در فضای وایبر، واتس اپ، لاین، تلگرام و … پدیده خطرناکی است که در کنار زدودن حیا، لذت گرایی محض و ترویج اباحی گری جنسی را نیز در بر دارد. اما آیا این گروه ها سازماندهی شده هستند؟ دکتر مسعود عباس زاده کارشناس مسائل فرهنگی در این باره معتقد است که نمی توان چنین پنداشت که همه این گروه های مستهجن سازماندهی شده باشند اما بی تردید در میان آنها، ممکن است گروه هایی برای رسیدن به اهدافی خاص، سازماندهی شده باشند.
وی می گوید:
سازماندهی شده بودن یا نبودن این گروه های منحرف، شاید چندان در اولویت بررسی این پدیده قرار نگیرد اما آنچه در واکاوی شکل گیری و فعالیت این گروه ها اولویت دارد، تلاش خواسته یا ناخواسته این گروه ها در ترویج بی بندوباری اخلاقی و جنسی در فضای مجازی و به تبع آن در فضای بیرونی جامعه است.
این کارشناس مسائل فرهنگی، افزایش تنوع طلبی، افزایش خیانت های متأهلین، از بین رفتن غیرت، رشد تفکرات ضددینی، افزایش طلاق و سست شدن ستون های خیمه خانواده را از پیامدهای حضور در چنین گروه های منحرفی می داند و تاکید می کند:
اگر ذره ای وجدان انسانی و غیرت در وجود یک فرد باشد هیچگاه وارد چنین گروه هایی نمی شود. از سو دیگر، حضور در این گروه ها که مصادیق شیطان گرایی هستند، با آموزه های دینی و اخلاقی ما صد در صد در تضاد است. چنین گروه هایی که بیماران جنسی به شمار می آیند حتی در کشورهای غربی هم مطرود و منفور هستند.
عباس زاده با تاکید بر اینکه مقابله با فعالیت چنین تجمعاتی وظیفه هر انسان سالم و آگاهی است، خاطرنشان می کند:
اکنون که دولت محترم تصمیم به فیلترینگ هوشمند محتوای نرم افزارهای ارتباطی همچون وایبر، لاین، تانگو، تلگرام و واتس اپ گرفته، لازم است که حتما تدبیری برای برچیدن بساط این گروه های مخرب و بیمار اندیشیده شود تا علاوه بر پیشگیری از شیوع این پدیده، فعالیت کنندگان در چنین تجمعاتی نیز شناسایی و به دست قانون سپرده شوند.
منبع: سایت موعود
نائب امام زمان (علیه السلام) ، حضرت آیت الله خامنه ای ، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلام ایران ،بشارت به نزدیکی ظهور می دهند و نسل کنونی را بشارت به شکست قطعی اسرائیل می دهند. و نابود کردن ظلم و ستم در سطح جهان، به دست ملت ایران را قابل عمل و دست یابی می دانند و حضرت آیت الله خمینی رحمت الله علیه، انقلاب اسلامی ایران را آغاز و مقدمه ظهور می دانسته اند و سید حسن نصرالله نسل کنونی جهان اسلام را آزاد کنندگان قدس می داند.
با نگاهی به حوادث منطقه و فرمایشات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی و دیگر بزرگان ، با جرأت می توان گفت که شمارش معکوس برای ظهور شروع شده است، ان شاءالله بتوانیم با توکل بر خدا و توسل به ائمه اطهار مخصوصاً امام زمان علیه اسلام و با توبه و تقوا پیشه کردن و با پشتیبانی از ولایت فقیه و دوری از گناه بتوانیم از یاران حضرت ولی عصر حضرت مهدی علیه اسلام گردیم و ان شاءالله از مستقبلین ظهور امام عصر علیه السلام باشیم.
البته زمان دقیق ظهور قابل پیش بینی نیست ولی ظهور بسیار نزدیک به نظر می رسد و وظیفه ماست در هر حال آماده باشیم.همان طور که رهبر حکیم ما اشاره نمودند ما باید آماده روبرو شدن با دشمن و ان شاءالله شکست سخت دشمن را داشته باشیم!
ملتمس دعای فرج | اللهم صل علی مخمد و آل محمد و عجل فرجهم
در این مقاله تقویم سیاسی و حوادث هفت ماه پایانی منجر به ظهور بررسی می شود و با مطابقت جریان های قبل از ظهور با جریان های سیاسی منطقه قصد دارد که زوایای ظهورو حوادث منجر به ظهور را بیشتر در چشم خوانندگان عینی کند تا خوانندگان عزیز با روند کلی جریان های منجر به ظهور آشنا شوند و چشم اندازی کامل از این جریانات کسب کنند.
لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید
مقدمه :
در این مقاله تقویم سیاسی و حوادث هفت ماه پایانی منجر به ظهور بررسی می شود و با مطابقت جریان های قبل از ظهور با جریان های سیاسی منطقه قصد دارد که زوایای ظهور و حوادث منجر به ظهور را بیشتر در چشم خوانندگان عینی کند تا خوانندگان عزیز با روند کلی جریان های منجر به ظهور آشنا شوند و چشم اندازی کامل از این جریانات کسب کنند.
در جریان های واقع در سال ظهور ما شاهد علائمی عمومی در سطح جهان هستیم که از آن جمله می توان به زلزله های فراگیر در سطح جهان، باران های سیل آسا و وضعیت بد آب و هوایی و جوی، خشکسالی و قحطی، کسوف و خسوف، بیماری طاعون به طور گسترده در سطح جهان و جنگها و کشتارهای متعدد در نقاط مختلف جهان اشاره کرد، که در این مقاله به این علائم پرداخته نشده و فقط به جنگها و جریاناتی که در منطقه ظهور واقع می شود اشاره شده است و باید گفت خواننده این مقاله باید این علائم عمومی را خود در طول جریانات ذکر شده در مقاله در نظر آورده و اوضاع دیگر نقاط جهان را نیز تصور کند که در چه سختی و آشفتگی هایی گرفتار هستند، در پایان باید گفت به خاطر گستردگی مطالب و برای اینکه سر رشته وقایع از دست خواننده خارج نشود از ذکر این علائم عمومی در طول مقاله خودداری شده است.